مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

آخه چرا هر واژه ای رو جلو بچه ها میگین که اینجوری شه:/؟

بی ادبیه ولی دوس دارم بگم آخه:دی


اومدن خونمون و منم کت و کاپشنارو گرفتم بردم گذاشتم تو اتاق، موقع رفتن که شد، تو همهمه ی خدافظی یهو بچه ی خانواده از تو چارچوب در داد زد صبر کنییین! صبر کنین! درحالیکه سکوت همه جا رو فرا گرفته بود اعلام کرد آخه من سو.تینمو جااا گذاشتممم:| 

لازمه بگم همه سعی کردن متفرق شن و همگی یهو دنبال کوچه علی چپ گشتن و دیدن پیداش نمی کنن سعی کردن به بند کفششون با دقت بیشتری از پیش نگاه کنن و درباره هوا و مشکلات اقتصادی! همون دم در صحبت کنن و حتی سرفه های بلند بلند کنن بلکه فضا عوض شه که تا من برم سوییشرت مذکور رو بیارم و تو اتاق تنهایی بترکم از خنده، دیدم بچه جیغ میزنه وای فکر کنم گم شده سووو-عمه ی بچه دستشو گذاشت جلو دهنش- و خلاصه سوییشرتو دادیم و بحثای اقتصادی به ناگه پایان گرفت و اعضای نشست-گرچه ایستاده بودن- متفرق گردیده و به سمت خانه هایشان گریختند:|

و ما هم درو بستیم و تا جا داشت خندیدیم از اوضاع فجیع پیش آمده، هی یاد چهره ی تک تک افراد افتادیم و خنده مان بیشتر و بیشتر شد. 


نظرات 20 + ارسال نظر
ریجکشن 1394/10/19 ساعت 14:59 http://rejection.blog.ir

وااااای خیلی خوب بود

:))) ؛)

delaram 1394/10/19 ساعت 08:37

مترسک 1394/10/19 ساعت 08:14 http://1matarsak.com/

ای وای =))
ما یه فامیل داریم بنده خدا خیلی خسیسه؛ شما تصور کنید که خانواده ما عید امسال (94) همه ده هزار تومانی عیدی دادن و تک و توک هم پنج هزاری؛ اما این یه نفر هزاری می‌داد و فقط به بچه‌های زیر هفت سال و تازه عروس-دامادها دو هزاری؛ خلاصه یکی از فسقلیا موقع عیدی گرفتن گفته بود: آخ جون! تا حالا عیدی این رنگی ندیده بودم، آبیه!
روایت داریم صاحب خونه بنفش شده از خجالت و کل موضوع بعد از ده ماه هنوز سوژه خنده ماست :))

:))))))) وای خیلی بامزه بود.

مریم بانو 1394/10/18 ساعت 23:23

:)))))))) اخ دلم :)))))

همیشه بخندی ننه...
عه مریم! مریمممممم ساعت کامنتتو 23 و 23 دقیقه دختر 23ومی:دی

... 1394/10/18 ساعت 21:49

وای خیلی خوب خاطره مینویسی بازم بنویس باشه؟من انقدر خوشم میاد و می خندم تا حالا چندین خاطره بامزه داشتی آخه

لطف دارید:دی چشم

عجب سوتی ای!

:دی

تک مدی 1394/10/18 ساعت 21:16 http://unimodal.blog.ir

اره، این بهتره خیلی مگی:)

خدا رو شکر که هم عقیده ایم؛)

+ تک مدی در حد مرگگگ خندیدم، خدااا ازت راضی باشه:))) منم خاطرات فاجعه ی این مدلی دارم!!!
+ طفلی باباهه:دی

الهی...خب خانوادش ابدا نباید جلوش همچین چیزی بگن که بچه طفلی همچی اشتباه لفظی رو به زبون بیاره:))

:دی اوهوم خب مامانش آدم راحتیه قطعا از اون شنیده خب:/

تک مدی 1394/10/18 ساعت 20:41 http://unimodal.blog.ir

اوه اوه
مگی یادم بنداز یه چیزیو برات تعریف کنم، در گوشی!!!
...

+بازم دکوراسیون جدید مبارک، راستش من اینو دوست تر دارم، چشممو خیلیی نوازش میداد اون قبلی:پی

اوه اوه چیه الان بگو دیگه!!! :)))دهه دهههه...

+ ممنونم، این بهتره آیا؟ اول اولش اصلا همین بود قالب وبلاگم:) خودمم باهاش راحت ترم، از بقیه بهتره انگار

طـ ـودی 1394/10/18 ساعت 20:41

=)))))))))))

:))))))) آخ یاد اون شب افتادم که دری وری می گفتم می خندیدی:)))

خوب شد من اونجا نبودم.اینقد که بی جنبه ام

:)) ؛) ما همه با جنبه و چوب خشک بودیم:|

حالا زیاد هم ناجور نبوده

نه خب جو حاکم جالب بود ولی، رسمی بود:|

هوم 1394/10/18 ساعت 17:48

نمیگم خونواده شما عیب داره، میگم اگه یه جامعمون یه مقدار ذهن بازتری داشت، آدم لازم نبود نگران این باشه که بچه اش همچین حرفی بزنه!

+تو نسبت به 17 18 سالگیت پسرفت داشتی پس!

:دی
می خواستم یه چیزی بگم که بیخیال شدم:)) نه خب همین دیگه تو عرفمون بده وگرنه واقعا یه لباسه دیگه!! چیش عیبه اصلا:/؟ اعتقاد من اینه ینی

+ خییییلی ها... یعنی تازه فهمیدم به چه دلیل آقایون ببینن درست نیست:|


جو حاکم بر اون لحظه رو عاااالی گفتی

:))) :دی
قربانت

باران 1394/10/18 ساعت 15:54

آره دوز ماجرای ما بیشتر بود و فرق میکرد البته :))


+
یکی از علت ها و مهمترین علت اینکه وقتی بچه اون سوتی رو میده یا فحاشی میکنه بزرگترا جلوی روی خودش بهش یا لبخند میزنن
یا بهش میخندن
این خنده باعث میشه بچه مون بدعادت بشه و این کلمه رو بارها تکرار کنه!
البته بازم این بحث ربطی شاید به این پست یه جورای نداشت ولی گفتم بدونین :))

بله اینو می دونستم فکر کردم منظورتون همینه، ولی این بچه ابدا عکس العملی از هیچ کدوم ما ندید و خیلی خالصانه گفت این واژه رو...
هانی کوچولو بود کار اشتباهی می کرد ما حق نداشتیم بخندیم، بدیهیه وقتی بخندی فکر می کنن بامزه ن و ادامه میدن:)

ها راستی امروز که داشتم آمیبو ماچ میکردم گفت از طرف اون برات بوس بفرستم و بگم کم به عمه ش بخندی یه روز هم میاد خودت عمه شی بعد میام حال و روزتو میبینم


جلبک سلانه سلانه و چشمک زنون و بشکن زنون از جفت مگهان خانم رد میشود به همراه پوزخند

الهی... چند وقتش هست آمیب جان راستی:)؟

+ :)))))) من عمه ی پیری میشم:|

هوم 1394/10/18 ساعت 15:38

:))))
البته تقصیر فرهنگ ما هم هست که چیزی در حد لباس زیر رو تابو می کنه که زشت باشه کسی به کار ببره!

:دی بچه خودتم بود میگفتی عیب نبوده کارش:دی؟
بابا تابوعه خب، حالا من تا 17 18 سالگی همیشه فک می کردم اصلا لباس زیر خانوما چیز عیبی نیست.
بعدها فکر کردم فهمیدم دلیل عیب بودنشو:|

یادم باشه به آمیب مون یاد بدم از این حرفا :دی

بچه هه پسر بود یا دختر؟

حالا پسر مشکلی نیس ولی دختر که باشه بدبخت بزرگ که بشه هیشکی یادش نمیره!

این بچه شنیده بود این واژه رو ولی چون کمتر شنیده بود جای غلطی استفاده ش کرد:|
اصلا نباید بذارید بشنوه که یهو یادش بیفته

+ دخترم بود طفلییی:| :))

باران 1394/10/18 ساعت 15:37

آقا این خوبه !
این که چیزی نیست!
بابای یک از بچه هامون آدم بد دهنیه متاسفانه!
اغضای خودمون نمیدونستن متاسفانه بچه ی کوچک این خونواده از
اخلاق بد بابا یه چیزای به ارث برده!
تو جشن یلدا بودیم بچه ها تعریف میکردند این بچه چنان فحش مادر خواهری جلوی دوربین مون به ما زده که اصلاً کنار فیلم بردار آقا ، جمعیاً آب شدیم رفتیم تو زمین!
متاسفانه جا افتاده حرفای بد و رکیک جلوی بچه هامون بگیم
حالا این بچه خوبه حداقل کاری کرده شما بخندین ولی بعضی وقتا نباید خندید باید گریه کرد.



++
یکی از علت های که بچه ها این حرفا رو تکرار میکنند میدونی چیه ؟

این ماجرا خیلی با اونی که گفتی فرق داره، اخیرا درست جلوی دانشگاهمون بچه ها داشتن با هم بازی می کردن، یه بطری رو با پاشون قل میدادن رو زمین و اینا نمی دونم چی شد یهو یکیشون شروع کرد به فحشای رکیک دادن!!! منم رفتم دعواش کردم گفتم خجالت نمی کشی و اینا:)))
ولی این دختر کوچولو قبلا حتما این کلمه رو جایی شنیده بود و با سوییشرت اشتباهش گرفت!

+ کدوم حرفها؟! هزار علت میتونه داشته باشه خب

باران 1394/10/18 ساعت 15:28

اول

درووود:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد