مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

مکالمه تلفنی دیروز و فکر مشغول امروز

بعد از n بار که تماس گرفت و من نبودم خونه و هی شماره ی رندش رو اعصابم بود که یعنی کی می تونه باشه ؟ در نهایت دیروز تماس گرفت . 

با اکراه رفتم سمت تلفن دیدم عه! همون شماره ست که ! 

+ بفرمایید ؟

- اوم ...سلام ... (تشویش و اضطراب حس میشد کاملا) 

+ سلام 

- خوبین ایشالا (با صدای خیلی آروم!!!) 

+ بله آقا امرتون؟!؟!؟ 

- خب ، من از بیمه فلان تماس می گیرم ، بیمه شخص ثالث ماشین فلان آقای فلانی تموم شده ! تمدیدش کنم ؟! ( با صدای بشاش و پر انرژی!!!) 

+ اوم ... خب تمدیدش کنید ! 

- ماشین هنوز دست خودشونه یا فروختن ؟ 

+ نه باید دست خودشون باشه( قبل رفتن می خواست بفروشه )

- خب ، ...اوممم ... 

+ ... 

- خانووووم !!! ایران نیستن مهندس ؟! (شاکی) 

+ نه خیررر! تشریف ندارن خودشون... 

- اوممم... میگم چیزه! می خواستم بدونم خووووبن؟سلامتن؟(با بغض و غم و ...)

+ با خنده میگم بله بله خوبن!! پس میدونستید نیستن. 

- بله و هزار بار زنگ زدم بفهمم چطورن ؟ هم حالی از شما بپرسم. جوابم رو ندادید . باعث نگرانی بیشترم شد. دورادور خبر سلامتیشون رو گرفتم ، اما اطمینان نداشتم!!! 

+ آخی نگران نباشید . سلامت هستن . 

- کی برمیگردن خدمت برسیم :| ¿ 

+ 12م :| :| :| ساعتش مشخص نیست(بابا گفته نگیم که کسی نیاد)

- باشه خیلی خیلییی ازتون ممنونم خیالمون راحت شد. 

+ خواهش میکنم . پس من تا نیم ساعت دیگه اطلاع میدم تمدید کنید یا نه. 

- نه نه!! من نیستم ممکنه فردا صبح تماس بگیرید؟! راستی شما دخترشونید دیگه! 

+ بله خودم هستم. چشم. 

- میشه یه شماره همراه بهم بدید ؟! 

+ بله و زارت شماره م رو گذاشتم کف دستش :| 


الان دارم فکر می کنم زنگ بزنم ؟! نزنم ؟! خب باید بیمه تمدید شه. بعد سوال برام پیش اومده شماره همراه !!! واسه چی می خواستن:|¿ تجربه ثابت کرده که دست از پا خطا نمیکنن و قصدشون مزاحمت نیست. اما خب برام جای سواله که چرا دفتر بیمه شماره همراه خواسته ؟! شاید برای تمدید می خواست شماره جدید داشته باشه که بگه از این خانوم اوکی تمدید گرفتم هوم؟!

در کل تو روحم که شماره م جهانی شده !!! 



نظرات 9 + ارسال نظر
مترسک 1394/07/10 ساعت 16:07 http://1matarsak.com/

خانومن ایشون

عخییی :دی میدونم پس !

مترسک 1394/07/10 ساعت 10:01 http://1matarsak.com/

اون وقت بیمه ماشین ما رو یکی از اقوام که دفتر بیمه داره زحمتشو کشیده، کلاً سر تایمش که می‌شه خودش بیمه‌نامه رو میاد تقدیم می‌کنه :)) اتفاقاً توی کنسرت اون شبم بود اگه یادتون باشه

:دی عخییی
خانوم یا آقا :دی ؟!

باران 1394/07/08 ساعت 15:01

البته جمعیت امام علی (ع ) جنبه خیریه نداره :))


+البته نه مثل قبل و رایگان یعنی چی اونوقت ؟o_O
داوطلبین اینجا کلا حقوق نمیگیرن از ریس شون بگیر تا بقیه اعضاء :))
ممنون که درکم میکنین

بله :)

+ من یه مدت رایگان فعالیت می کردم تو یه موسسه ای ... فعالیت های مختلف
ولی خسته کننده میشه وقتی کلا سود مالی برات نداره . دیگه خودمو کمتر اذیت میکنم فقط تو اردوهاشون شرکت می کنم و مناسبتی باشه میرم کمک

باران 1394/07/08 ساعت 14:06

پس من چی بگم که همه ملت شماره مو دارند از بقال سر کوچه تا
الی آخر ...:دی
بخاطر کار جمعیت امام علی (ع ) بماند که کل اعضای شهرم شماره مو دارند حالا اونا بماند .
خانواده های تحت پوشش تک تک شون که حدودا 70-80خانواده هستند
شماره مو دارند.اونا هم بماند .
بچه های بالا و اعضای جمعیت تهران هم که بماند ...
حالا هر تایم از آموزشگاهی جای بهم زنگ میزنن و میگن خانوم فلانی مثلا
امروز شما میاین یا نه ؟
کلی سوال پیچم میکنن و پیچشون میکنم تا متوجه میشم بابا این تماس به
جمعیت ربط نداره مثلا آموزشگاه است.
بماند که کل فامیل هم وقتی میخوان زنگ بزنن به خطم زنگ میزنن به خونه زنگ نمیزنن !
دوستامم که همشون شماره مو دارند.
گاهی وقتا مگی دوس دارم تلفنمو خاموش کنم و بیخیال همه چیز بشم
از بس بهم زنگ میزنن.
من که خطم کاملا بین المللیه:))

آخی ...
من یه مدت تو یه خیریه ای فعالیت داشتم شماره م کشوری شده بود! هاها ... یادش بخیر و درکت می کنم .
من خیلی کار کردن تو محیط های خیریه رو دوست دارم :) البته نه مثل قبل و رایگان !

زیتون 1394/07/08 ساعت 12:39

منم بیمه ایرانم. سامانه پیامکی داره. یک هفته قبل از اتمام بیمه یک روز در میون مسیج میده که فلان تاریخ بیمه تون تموم نیشه و واسه تمدید اقدام کنین

عخییی :دی
پس حرکتم درست بود که شماره دادم :دی آفرین بر مگهان ! هاها :)))
ولی آخه شماره بابام بود که به من می خوان اطلاع بدن ؟! ایش :)))

مسعود 1394/07/08 ساعت 12:30

دیرریننننگ دیررررررریییینگگگ...
مگی: بله، بفرمایید؟!
فرد ناشناس: سلام علیکم. از مرکز بهداشت تماس میگیرم. آقای بابای مگی احیاناً سرفه یا تب ندارند؟!
مگی با تعجب: نخیر، چطور گه؟!
فرد ناشناس: آخه ایشون از عربستان رجعت کردند، باید حواسمون به بیماری های اپیدمیک باشه.
مگی با عصبانیت: نخیر فعلاً که این علایم رو نشون ندادن!
فردناشناس: از اونجا که چندین بار تماس رو جواب ندادین و بیماریابی بیماری های تنفسی زوار خیلی اهمیت داره، میشه شماره همراهتون رو بدید؟!
مگی به صورت زارت: بله اینم شماره ام *********09
..................................................................................
بازسازی سناریوی دیروز؛ و اینگونه بود که من شماره ی مگی رو گرفتم!!

:))))))))
غش کردم از خنده!!!
به صورت زاااارتتت ! :))))
عالی بود. خدا شادتون کنه حسابی :دی

سیمای 1394/07/08 ساعت 12:26

مگی جان کدوم شرکت بیمه است؟
شاید بدونم برا چی میخواد
خواستی بهم پیام بده

ایران :دی
حالا مهم نیست سیمای... قطعا قصد بدی نداشته و نمی تونه داشته باشه ؛)

آشناتون بودن که برای دیدن پدر و مادر می خواستن تشریف ییارن؟
...

من چی بگم آخه :| ¿
دفتز بیمه ی قرارداد با شرکت بابا ایناس :|
کلا هرکی تماس میگیره میگه خدمت میرسیم ایشالا
بعیده بابا اجازه بدن . همه رو به شرکت دعوت می کنن نه خونه

مروئه 1394/07/08 ساعت 11:56

سلام مگی جون خوبی عزیزم
اصلن نگران جهانی شدن شماره نباش قربونت برم
من که وضعم وحشتناک یعنی کلا چون ما با دو تا شرکت در ارتباط تنگاتنگ هستیم کلا شماره منو دارن اگر اشتباه نکنم نزدیک 150 نفرن همه دکترها که خانواده میرن، همه فروشگاههایی که خرید میکنم، آرایشگاههایی که میریم، همه دوست و آشنا که کلا ارتباطی به من ندارن مثلادوست مامانم دوست بابام، دوست خواهر و استاد خواهرم همکارای خواهر و در این بین فک کنم کلا 10 نفر اسمه خانم سیو شده تو گوشیم باشه بقیه از دم آقا هستن و استدلال خانواده که شماره من مثل 118 میمونه براشون چون من از ساعت 7 صبح بیدارم گوشیم روشنه و تا ساعت 12 شب بیدارم و گوشیمو جواب میدم پس همگان راحت به من دسترسی دارن و من همیشه جواب میدم
یعنی بعضی وقتا میخوام گریه کنم

عزیزم :)) وضعیت مشابهی داریم .
البته معمولا ترجیح میدم کسایی که با پدرم در ارتباطن و تماس شماره ی من رو نداشته باشن .
نمی دونم چرا ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد