همینجوری یهویی دلم خواسته برم لاهیجان ! دورترین راهی که با ماشین منطقه آزادمون رفتیم لاهیجان بود ... تازه 4 تار خریده بودیم !
خلاصه لاهیجان واسه من مساویه با حس خوب بعد از خرید یه ماشین نو ! آهنگ های بی نظیر 4 تار و حال خوش من و خونواده م که همه ی راه بهمون خوش گذشت !
اصلا مهم نبود که چقدررر تو خیابون شیشه گران ؟ و ترافیک موندیم ! اصلا مهم نبود که 2 تا رستورانم رفتیم که غذاشون تموم شده بود ! مهم اینه که اون روز حالمون خیلییی خوب بود !
مهم نیست که آخرشم رفتیم رستوران سندباد که از بدی هیچی کم نداشت ! ولی بازم مهم نبود آخه ما حالمون خوب بود!مهم اینه که اون روز تو یه خیابون کوچولوی دوست داشتنی قدم زدیم ! از مارال چرمش خرید کردیم ! کوکی خریدیم و برگشتیم خونه و با چای خوردیم و کیففف کردیم ...
دلم از این روزای خوب می خواد ... دوست دارم 5نفره هامون رو...
خدایا ... شکرت : ) من می بینم همه ی چیزهایی رو که بهم بخشیدی ... حتی اگه مستحق نبودم