مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

چی فکرمی‌کردم و چی شد:)


امروز یهو این پست رو دیدم… چقدر عجیب بود که برم تو آرشیو و اولین پستی که ببینم این باشه…


حالا تو سال چهارصد و سه می‌تونم بگم نامزدم آدم معتقدی نیست و من هیچ‌کدوم از فانتزی‌های ماه رمضونی رو نمی‌تونم کنارش تجربه کنم. وقتی با خودم فکر می‌کنم میگم احتمالا میشد انتخاب‌های دیگه‌ای داشته باشم اما خیلی سال پیش، تو چند سال اخیر نه میشد با آدم جدیدی آشنا بشم و نه به شکل سنتی پیشنهادی داشتم که اون آقای پیشنهادشونده آدم معتقدی باشه. 


+ پیشاپیش ازتون ممنونم که نمیگید خوبی به نماز و روزه نیست و منم این رو میدونم طبیعتاً و از انتخابم مشخصه… فقط خواستم بگم خوشحال‌تر بودم اگه بود و اگه میشد. همین… فقط همین

نظرات 10 + ارسال نظر

منم تقریبا چنین فانتزی هایی داشتم و همسر از من خیلی مذهبی تر بود و همین باعث میشد گاها خیلیییی چالش داشته باشیم که خب بعد سالها زندگی مشترک مرتفع شد بنظر من همراهی همدیگه خیلی مهمتر از هم سطح بودن تو امورات دینی هست....
نماز و روزه هاتون قبول مگی خانم التماس دعا

چه جالب، تو این سن نظر منم همینه که همراهی مهم‌تره واقعاً ولی برام جالب بود اگه آدم معتقدی می‌بود
حالا دو نفر در مورد چالش با همسر مذهبی نوشتن برام اصلا فکرشم نمی‌کردم
مرسی عزیزم طاعات شما هم

چه خواسته بامزه اى داشتى
من چرا خواسته اى نداشتم اهان منم یکى داشتم
دلم مى خواست حتما حتما شوهرم ازم بلند تر باشه
نمى دونم چرا مى ترسیدم کوتاه تر باشه بعد همه مسخرام مى کنن

فقط خواسته بود دیگه میبینی که بهشم نرسیدم
اینو خیلیا دارن و نمیگن حالا خواسته بدی هم نیست و فکر هم میکنم خودت بلندم هستی ماشالا

مگهان عزیز شاید در آینده به سمت علایقت جذب شد‌.

عزیزم مرسی البته خیلی بعید میدونم

مری ۶۹ 1403/01/16 ساعت 04:37

مگی جون عیدت مبارک
انشالله امسال برات سال خاطره انگیزی بشه و خوش بگذره بهتون
امیدوارم تصمیمت درست باشه فقط زوم کن روی اخلاق طرفت
من تمام دلخوشیم این بود ک مذهبیه ولی متاسفانه اخلاقش بده و من با دوتا بچه دیگ تموم شدم نه پای رفتن دارم نه دل موندن...انشالله ک شما بری و تا اخرباهم به خوشی زندگی کنید...فقط مطمین شو ادم با اخلاقیه گرچه چیزایی ک برات مهم بوده رو نداشته فقط ضرر به خودته

ممنونم عزیزم
چی بگم والا… نه خوشبختانه فعلا که بدخلقی ازش ندیدم اختلاف نظر و سلیقه هست اما بداخلاق رابطه منم
دخترم خدا کمک کنه بخاطر کوچولوهات شرایطت بهتر و بهتر شه باورم نمیشه دو تا فرشته داری

مهررر 1403/01/16 ساعت 02:50

شرایطم اینطوری که میگرن زده رگ پشت سرم نازک کرده و از طرفی هم احتمال تشنج بالاست قرص مصرف کردم حدود ی سالی ،عوارض قرص ها آنزیم کبد بهم ریخته، اوضاع عجیبی
در کل خوبم

عزیزززم
حتما تو ذهنم هستی و دعا میکنم بلا دور باشه ازت مهربون

مهرر 1403/01/14 ساعت 20:13 https://mehrooooo.blogsky.com/

تقریبا منم....
دوسال اول ازدواج باهم بیدار میشیدیم سحری می‌خورد و روزه ش نگه می داشت که با من همراه باشه ولی نماز نمیخوند.
الان ب خاطر شرایط م روزه نمیگیرم و تمام.

عزیزم… خوبی خودت؟ شرایطت چطوره نگران شدم

+ من دیگه فکر می‌کنم برام زیاد مهم نیست انتخاب طرفم چی باشه، اگه از یه خونواده مذهبی بود برام مهم بود و دوست داشتم همراهیم کنه ولی حالا که نیست نه

دختر بزرگه 1403/01/14 ساعت 09:49

سلام مگی جان
سال نو مبارک و انشالله دیگه فقط با اتفاقهای خوب همراه باشه و به آرامش واقعی برسید
منم این فانتزی رو داشتم، همسرم تا قبل از ازدواج با من یک روز هم روزه نگرفته بود و نماز هم میشد که گاهی نخونه، نمیگم تاثیر منه ولی بعد از ازدواج همه روزه ها رو کامل میگیره و نمازهاش سر وقته، خدا رو شکر
منم از فانتزی هام کوتاه اومدم ولی هنوزم که گاهی خواهر و برادرم رو با همسر و بچه هاشون میبینم که چقدر با هم مراسمهای معنوی شرکت میکنند و تو خونه شون هم برگزار میکنند یاد رویاهام میفتم

سلام عزیزم
عجیبه که نماز و روزه رو تو بزرگسالی شروع کنی قطعا شما رو خیلی دوست داشته یا نمیدونم چه اتفاقی باعث این انگیزه شده حس خوبیه هر چی که باشه
و چه جالب و عجیبه که آدمای شبیه به من اینجا هستن، شوهر خواهر من هم اتفاقا خیلی معتقده و گاهی باعث میشه منم یاد رویاهام بیفتم
خوب یا بد میگذره امیدوارم بتونیم سالم زندگی کنیم
من دیگه تنها تلاشی که میکنم اینه که خودم خیلی پس‌رفت نداشته باشمکه حس می‌کنم داشتم.

نگار 1403/01/13 ساعت 19:37

مگی منم دوست دارم پایه ی روزه گرفتن و نماز خوندن داشته باشم اما وقتی فکر میکنم یک مرد مذهبی ممکنه چه اخلاااااقها و باورهای بدی داشته باشه میترسم

جدی فکر می‌کنی مذهب میتونه باعث شه اون اخلاق‌ها رو داشته باشه؟
من اینجوری فکر نمی‌کنم
اینم بگم که اگه خودم خیلی محکم‌تر بودم برام مهم نبود ولی بخاطر تنبلی و سستی که دارم حس میکنم اگه طرف مقابلم معتقد بود برام بهتر بود

یادداشت های روزمرگی 1403/01/13 ساعت 09:28

و شاید فانتزیای ماه رمضونیت این شکلی بشه که همونطور که تو مثلا براش غذای ظهرو آماده می کنی اونم برات سفره افطارو آماده کنه و همونقدر که تو حواست بهش هست اونم حواسش به تو و روزه داریت باشه.

عزیززززم
الان تقریبا همینی شده که میگی، چند بار افطار مهمونش بودم.

مهتا 1403/01/12 ساعت 21:48

مگی جون خواهر منم آدم معتقدیه همیشه واسش مهم بود طرف مقابلش اهل نماز باشه ولی خب کسی نصیبش شده که در جهت مخالف خودشه الان همسرش اعتقادی به روزه و نماز نداره در عوض دست به خیره و چون خواهرم عاشق رفتن به جاهای زیارتیه همیشه سعی می‌کنه سفرعای کوتاه زیارتی رو واسش جور کنه
ان شاءالله که شما هم کنار هم خوشحال باشید
راستی عیدی هاتم‌مبارک باشه
گفتی جاری یاد اون آهنگ افتادم جاری جونِ جاری چقدر النگو داری

عزیززززم خدا رو شکر
نمیدونم اینایی که نماز میخوندن چرا ما رو نپسندیدن
یا شاید خودمون نپسندیدیم نمیدونم
مررررسی عزیزم، وای چقدر خنده‌دار من نشنیدم آهنگش رو ولی یه شانس آوردم که جاریم خیلی ازم بزرگتر نیست اهل النگو هم نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد