مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

می‌تونم قسم بخورم کسی اندازه‌ی من پسرخاله‌ی باباش رو دوست نداشته…

دوستت داشتیم… 

دلمون برات تنگ میشه، فراموشمون نکن بانمک‌ترین فامیل دنیا… 

دیر یا زود دور هم جمع میشیم. فقط کاش تحمل دلتنگی راحت‌تر بود، خدایا بازم بهم ثابت شد ایمانم ضعیفه و باز بهم ثابت شد که تسلیم خواسته‌های تو نیستم. 

صبر بده بهمون



+ دیگه کی اذیتم کنه که رفته بودی نامزد بازی؟ دیگه کی خاطرات بچگیم رو اونقدر بانمک تعریف کنه، دیگه کی هر روز به بابا زنگ بزنه و حرف بزنن و بخندن؟ دیگه هر جمعه با کی بریم باغ؟ دیگه برای کی از مرادی آش بخریم؟ 

+ تا آخر عمر یاد اون روزی هستم که کمکت کردم و روسریم رو بوسیدی، سرم رو بوسیدی… یادم میمونه اون روز تلخ رو… قول میدم بیشتر مراقب بابام باشم و نذارم اینقدر غصه بخوره، روزای اوله و بهمون حق بده…

+ هنوز نفس می‌کشی اما با دستگاه… سطح هوشیاری؟ هیچی……..

من چرا فکر می‌کردم معجزه میشه؟