مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

بابا لنگ دراز

خوابم نمیبره...

 

 انگار اصلا خسته نیستم، خواستم سر و سامونی به ایمیل‌هام بدم... رفتم تو میل باکس و اتفاقی آخرین ایمیل‌هایی که برای بابالنگ دراز فرستاده بودم رو دیدم... باعث شد یک ساعت تو میل باکسم بچرخم و بخونم و بخونم.

نمی‌دونم الان کجاست، حالش خوبه یا نه، همسر داره یا نه و یا شاید حتی بچه هم داره... ولی‌ می‌دونم دلم می‌خواست هنوز بود و اتفاقا میتونست برام بمونه، فکر می‌کنم اون روزا خودم بودم که نخواستم بودنش رو... 


* کاش یه روزی برام ایمیل بذاره و خبر از حالش بهم بده...

نظرات 1 + ارسال نظر
فیروزه 1399/11/09 ساعت 11:00

من جای تو بودم همه ایمیلهاشو پاک می کردم .... اونی که رفته ، رفته ....اگه با تفکر اون موقع نخواستی بمونه قطعا با تفکر الان اصلا نمی خواستی بمونه .... بعضی وقتا دلتتگی ها باعث می شه آدم چشمش روی خیلی نواقص ببنده و خوبی های طرف براش پررنگ تر بشه ... تو حال زندگی کن و الان آدمهای دور و برت رو بهتر ببین ... دختر جان

چی بگم:)
رابطه‌مون خیلی بامزه و جالب بود، واقعا هم قرار نبود به جای خاصی برسه و نرسید

ولی در مورد دلتنگی کاملا حق با شماس:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد