وااای مگییی منم دیروز عضدی بودم بعد یه لحظه دوق کردم اع مگی هم بود بعد اع چه جالب رفیقشم فاطمه بعددااشتم فک میکردم من چرا ندیدمش پس بعد یادم اومد مگه من میشناسمش؟:)))) خلاصه وی همواره خوددرگیر بود :/ چون ربطی نداره به ابن پست و پست بالایی کامنت نداش واینکه اینجا خصوصی نمیشه فرستاد گفتم بگم که خصوصیه :دی
من دلم خوااااس عمومیش کنم:))))))) حیف ندیدیم همو بله ما نمیشناختیم همو، علاوه بر فاطمه، مرضیه، سارا و مریم نیز بودن همراهمون
وااای مگییی منم دیروز عضدی بودم بعد یه لحظه دوق کردم اع مگی هم بود بعد اع چه جالب رفیقشم فاطمه بعددااشتم فک میکردم من چرا ندیدمش پس بعد یادم اومد مگه من میشناسمش؟:)))) خلاصه وی همواره خوددرگیر بود :/
چون ربطی نداره به ابن پست و پست بالایی کامنت نداش واینکه اینجا خصوصی نمیشه فرستاد گفتم بگم که خصوصیه :دی
من دلم خوااااس عمومیش کنم:)))))))
حیف ندیدیم همو
بله ما نمیشناختیم همو، علاوه بر فاطمه، مرضیه، سارا و مریم نیز بودن همراهمون
لبخنددد