مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

واقعا حس می کنم توانم تموم شده...

صدای اتفاقات خونه ی همسایه قلبمو از جا می کنه... 

فکر می کنم درگیر شدن با کار و درس برای من بهترین گزینه ست، من هرگز همسر و از اون مهم تر مامان خوبی نمی شم و حقیقتا انگار نمی خوام که بشم، من به خودم هیچ کمکی نمی کنم برای بهتر شدن... روز به روز کینه ی قلبم بیشتر و سنگین تر میشه، خدا هم حق داره تو این زمینه نگاه بهم نکنه و نمی کنه...

با خودم فکر می کنم همه ی آدما دردهایی مشابه درد من دارن؟ مگه چند نفر چونان دردی رو می تونن تحمل کنن؟ ای کاش میشد به یک نفر از همه ی دردها و خوشی هام بگم، اما واقعا نمی تونم... خیلی ها هستن که شنونده های خوبین، اما من آدم گفتن نیستم. 

نظرات 1 + ارسال نظر
*زهرا* 1395/12/13 ساعت 10:50

تو مامان خیلی خوبی میشی....خیلی خوب ^_^

نه بابا از این خبرا نیست؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد