مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

حتما خدا این دور و اطرافه...

از وقتی چشمامو باز کردم دارم به دلایل بد حالیم فکر می کنم، هیچ کدوم منطقی نیستن، ولی من تمایلم به نشستن و گریه کردن به سمت بی نهایت میل می کنه... 

هیچ کس نمی تونه بفهمه من چقدر از گریه متنفرم، هیچ کس باورش نمی شه از تصور نشستن و گریه کردن کسی چقدر حالم به هم می خوره

یهو اتفاقات گذشته، حال، خاطرات اون روزای گند زندگیم برام زنده شده، از خودم متنفرم که اینقدر فرق دارم با همه، از خودم متنفرم که نمی تونم کسی رو زیاد دوست داشته باشم، وقتی حالم بده باهاش برم بیرون، قدم بزنم، تا اون سر دنیا قدم بزنیم. یا دلم می خواست کسی رو می داشتم که براش مهم باشه چرا انقدر حالم بده و کسی که بتونه خوبم کنه(منظورم شما دوستای نازنین و خانواده نیست، درک کنید منظورم چیه) 

انرژی صحبت کردن و چت کردن ندارم، دلم می خواد اونقدر تنها باشم تا خوب شم، می دونم آدم بدی بودم، ولی واقعا نه اونقدری که خدا هیچ رقمه صدام رو نشنوه... دعاهای شما خوبه، خیلی، ولی امیدی ندارم وقتی اسمم میاد خدا بشنوه، دو تا ارایه ی مهم دارم این هفته و هیچ کاری براشون نکردم... 


+ اونقدر گریه کردم که چشام خونالود و زشت تر از همیشه ش شده، دماغم گنده تر از همیشه و پوستمم قرمز و حساس به اشک...

+ کامنتاتون حالمو خوب می کنه، عجیبه، ولی واقعا خوبم می کنه...

+ وقتی فکر می کنم خدا همین دور و اطرافه و حالم اینه، بیشتر از زندگی نا امید میشم


نظرات 20 + ارسال نظر
بهاره 1395/02/08 ساعت 02:41

سلام مگی عزیزم،خواننده خاموشتم،اما این بار شباهت حال این روزامون باعت شد برات بنویسم،منم مدتیه حالم به شدت بده واز اون بدتر اینه که نمیدونم باید چی کار کنم،ذهن منم پر شده از ارزوهایی که توزمان خودش براورده نشد،ارزوهایی که میتونست اصلا ارزو نباشه ویه چیز خیلی معمولی بود،اما نشد،اون روزا گذشت ولی حس بدش هنوز هست ودیگه هیچ وقت بیست ویک سالگی ودوسالگی من برنمیگرده.....ارزوی این روزهام اگه به موقع براورده نشه زندگیم میره رو هوا الان با تمام سلولام این اررو رو دارم تا حالا هیچ چیزیو به این شدت نخواستم،این روزهام پر از دعا ونذر ونیازه،امیدوارم براورده بشه،مطمعنا از امشب موقع دعا توهم گوشه دلم هستی وبرای ارامش وشادیت دعا میکنم واگه میشه توهم برای من دعا کن دوست مهربونم

...
چقدر دوستای خوبی دارم من، چقدر کامنتهای دل گرم کننده ی خصوصی و عمومی دارم این روزها و چقدر ممنونتونم که روشن می شید و دعام می کنیدو ...
ولی آخه من چطور جبران کنم؟

رنگین کمون 1395/02/08 ساعت 00:46

بهتری مگی جانم؟:(( از دیروز چند بار اومدم کامنت بدم ولی نمیدونم چرا هربار پاکش کردم حس کردم کامنتم جالب نیس:(

...
این چه حرفیه عزیزم؟
خیلی خیلی بهترم :) ممنونم برای بودنتون...

مطهره 1395/02/08 ساعت 00:13 http://aban19.blogfa.com

خدا دلش برا صدامون تنگ میشه بعضی وقتا ! واسه همین اینجوری میشه :)

هوم فکر کنم همینه واقعا ^-^

ترمه 1395/02/07 ساعت 23:40

یه تشکر به شما بدهکارم بابت معرفی اهنگ علی زند وکیلی از دیروز که دانلودش کردم 10 بار شایدم بیشتر پلی کردم وای که چقدر عالیه اینو نشنیده بودم واقعا مچکرم ، دست نوشته هاتون عالیه بعضی جاها که حس میکنم خودم دارم مینویسم

وای چقد خوب... کدوم آهنگشون رو؟
آهنگ آخری؟ خیلی خییییلی خیلی ازتون ممنونم بابت حس خوبی که بهم دادید!
دست نوشته های من؟ و همچنان خیلی لطف دارید

می 1395/02/07 ساعت 23:19

تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد
حیف باشد که توباشی و مرا غم ببرد
یکنفر هست که نگاهش غم عالم ببرد برو سراغش ... یا فاطمه یا مولاتی اغیثینی

♡♡♡
ممنونم می عزیز

Rima 1395/02/07 ساعت 21:45 http://dailytalk.blog.ir

تو ادامه مطلبه. شاید حجم عکسها زیاد باشه و سرعت اینترنت پایین

خیلی تلاش کردم:((((((( اه به نت احمقم!

مدادرنگى 1395/02/07 ساعت 19:07

میخواى من بیام دنبالت بریم تا یه طرفى؟
مثلا دریا،یا هرجایى که آرومت میکنه!
وقت دارم و پیشنهادم کاملا جدیه و دیگه اینکه خیالت راحت منم دخترم

وای خدای من... چقدر محبت آخه مداد رنگی جان؟!
... چقدر لطف داری شما و من چقدر واقعا خوش شانسم که شماها رو دارم.
دلم خواست از راه دور ببوسمتون... :*

Rima 1395/02/07 ساعت 17:50 http://dailytalk.blog.ir

مگی تو آخرین پست وبلاگم دو تا عکس گذاشتم فردا صبح برمیدارمشون. برو ببین. مگی مگی مگی من توصیه و نصیحت و وصیتی ندارم چندتا بوس انرژی زا میفرستم خوب شی . دوستت دارم کوچول من

خیلی بار باز کردم پیجت رو 10 بار شاید...عکسی برام باز نمیشه:( خیلی غصه دارم الان!

نگین 1395/02/07 ساعت 16:00

همین قدر که زنده ای داری احساستو برامون میگی یعنی خدا حضور داره باید بیاد بزنه بس سرت یه بلایی سرت بیاد اونوقت بفهمی خیلی نزدیکه بهت

اتفاقا امروز به دوستم گفتم اینقدر اینجوری میگم جای اینکه خدا یه حرکت مثبتی انجام بده احتمالا یه چیزیمو ازم می گیره

+ به حضور خدا ابدا شک ندارم.

مینو 1395/02/07 ساعت 15:11

مگی جواب دادن خدا همیشه ملموس و دیدنی نیست.گاهی خودمونم باید یه حرکتایی بزنیم نمیشه بشینیم و منتظر معجزه باشیم.
امکان نداره خدا اهمیت نده پس چرا ما رو خلق کرده پس چرا ما اشرف مخلوقاتشیم؟پس چرا دوست داره صداش کنیم.اینا فقط تفکرات ذهن بشره. مگی یه لحظه فقط یه لحظه به عمق مهربونیش فکر کن ! به خودش قسم میدونم ته دلت خودتم حرفاتو قبول نداری و ایمان داری به نگاهش به اینکه رها نکرده و نمیکنه.شاید داره امتحانت میکنه شاید داره صبر بهت یاد میده و امتحان و سختیش فقط سودش برای خوده بنده شه . امیدوار باش بهش امید داشتن خیلی چیزا رو حل میکنه ناامیدی ازش آزارت میده .مگی خدا خیلی دوستت داره مطمئن باش.
این بحرانها و ناامیدیها رو منم تجربه کردم سخته ولی میگذره و پخته میشی.

... ممنونم از تک تک کلمات و جمله های انرژی بخشت دختر خوب:)
موافقم... من کم صبر شدم خیلی شاید... خدا ببخشه مگی رو ای کاش

چوپان 1395/02/07 ساعت 14:55

یروز یکی از گوسفندام گم شد!
همین
69224

...
:(

مینو 1395/02/07 ساعت 14:18

مگی فقط خودت می تونی به خودت کمک کنی فکر کنم ذهنتو محدود کردی و نمیذاری آزاد باشه از فکر یه سری چیزا.زیاد گیر نده و فکر نکن رها کن خودتو .وقتی دعا کردی و سپردی بخدا دیگه هی کند و کاو نکن بذار خدا کاری رو که خودش برات میخواد بکنه منتها توی زمانی که خودش برات بخواد.وقتی میگی دعا کردی و خدا نمیشنوه مطمئن باش خدا بهت میخنده میگه آخه دختر مگه میشه من نشنوم!! شاید جواب دعاهامونو چند سال بعد بفهمیم و درک کنیم.یخت نگیر و امیدوار باش.
من برعکس خودت فکر میکنم تو خیلی خوب از پس دوست داشتن برمیای و اتفاقا از اون موردای خاص دوست داشتنی میشی برای دیگران و طرف خاص مقابلت! فقط می ترسی این حست ترسه نه تنفر و نتونستن.اگه باهاش مواجه بشی میفهمی که اصلا این فکرات درست نبوده وهمش در حال تلقین به خودت بودی!
منو ببخش اگه نظرم برات خوشایند نیست فقط چیزی که از نوشته هات درک کردم و گفتم دوست خوبم.

اگه بشنوه و جواب نده خیلی بدتر نیست؟
پس باید جوابمو بده هوم؟ وقتی فکر می کنم می شنوه و اهمیت نمیده بیشتر گریه م می گیره
چند سال دیگه آرزوهای امروزم دیگه اصلا وجود ندارن، آرزوهای من مال همین امروزمن نه فردا
..........
.....
...

کجا رفتی
خب بیا ببینم بهتر شدی یا نه؟
نکنه کلاس داشتی رفتی؟
در مورد ارائه ها هم مطمئنم بهتر که بشی شروع میکنی به کار و بعدش بهترینها را ارائه میدی

عزیزم هستم... بهترم:)
نمی تونم و واقعا انرژی پاسخ دادن به کامنتهای پر انرژیت رو ندارم. منو ببخش..

Lena 1395/02/07 ساعت 14:06

مگهان
خوب شو زودتر

راستی خدا همیشه همین نزدیکی هاست
لازمه چشمهات را باز کنی و لبخند بزنی
روی گونه ت حس میکنی نوازش مهربانانش را

حس نمی کنم!

دیدی وقتی حالمون خوبه چقدر خودمون را خوشگل میبینیم
بعد حالمون بده زشت
دماغ گنده
پوست بد
ابروهای نامرتب...

خورشیدمامان پارسا 1395/02/07 ساعت 14:03

مگی نمیتونم درکت کنم چون تو شرایط تو نیستم و هر حرفی بزنم یا قضاوته یا نصیحت پس فقط یه خواهش دارم زود خوب شو برات دعا میکنم زود به شادی سابقت برگردی اینطوری من فقط بخاطر درد خودم گریه میکنم و گوشه ذهنم مگی ناراحت نیست یه مگی خوشحاله ادرسم ندادی پرتقالات همینجور مونده شاید مثل بقیه دوستات نباشم البته از نظرت ولی اگه پرتقالاتو ببینی حالت خوب میشه چون تو دلشون یه عالمه محبت گذاشتم و سفارش کردم مراقبت باشن

...
سعی می کنم خوب شم. خیلی خوبه که قضاوت نکنیم و چقدر عالیه که نصیحت هم نکنیم.

من که از روزی که باهات دوستم چیزی جز خوبی ازت ندیدم و نمیدونم هم
شک داریم زمانی بد بوده باشی
اما میخوام اینقدر کامنت و انرژی بهت بدم تا خوب بشی
بیای بگی بسه دیگه

خیلی مهربونی... مگه میشه ندیده باشی؟
همه ما بدی داریم...
:***

. 1395/02/07 ساعت 14:02

ینی چی
چی شد اخه یهو مگهان

....

وای نبینم این حالی هستی
بیا بغلم

واقعا این حالی که هیچ، بدتر از چیزی که فکر می کنید هست حالم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد