مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

معجزه...

و معجزه ای به نام آبله مرغون..... 


+ از سری اتفاقات عجیب اما افتادنی

+ ممکن بود بنونم بابالنگ دراز رو ببینم، اما آبله مرغون(!) جلومون رو گرفت. 

و خب گویا خدام نمی خواد(علاوه بر اینکه خودمونم انگار تلاشی نمی کنیم برای دیدن هم) 

+ اصلا قرار نبود ببینیم همو، اما اگر هم می خواستم، دیگه شدنی نبود.یعنی هیچ قراری نگذاشته بودیم و حتی مطلع نبود که اونجام... ولی برام نوشت که درگیر آبله مرغونه!