مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

رویاهای کاملا منطقی !

داشتم به دوستم نظر کارشناسانه می دادم که دنبال چه مبلی باشه برای خونشون ... سفارش کردم دنبال رنگی باشه که هارمونی داشته باشه با فرش تو هالشون . همه چیز رو یک رنگ نخره که بدترین کار ممکنه ! 

شروع کرد به صحبت کردن که بمون برم خونه خودم مبل فلان و فلان می خرم ... حتما اون کنسول خونه ی شما رو یا اقلا شبیهش رو برای خونه م می خرم . اون کتاب خونه ام برای یه کنجش... امیدوارم اونقدری پول داشته باشه که بتونه پیانو بخره برای خونه ! (این در حالیه که اصلا نواختنش رو بلد نیست!) 

به تصورات دوستم نگاه کردم و به تصورات خودم از خونه ی آینده م ... چند ساعته که دارم بهش فکر می کنم . من چرا از همه چیز کم می خوام ؟ چرا دنبال بهتر و بیشتر نیستم ؟ 

چرا انقدر به داشته هام قانعم ؟! 

انگار رویاهام رو هم منطقی می خوام . من همیشه از آدمایی که رویاهای بزرگ و دور از منطق دارن خنده م می گیره . 


+ من همیشه خونه ی آینده م رو یه خونه ی 60 70 متری فرض کردم.  اما دوستم با شرایط مالی خیلی خیلی معمولی ! با چهره ی خیلی ساده و معمولی ... با خانواده ی نه چندان خوب، همیشه خودش رو تو خونه ی بالای 100 متر فرض می کنه . همیشه میگه همسر آینده م باید فلان ماشین رو داشته باشه ! برام عجییه ... 

شاید واقعا خدا به ما اندازه ی رویاهامون می بخشه... اگه اینطور باشه ، من یه بازنده ی واقعی هستم ! 

+ من در حال حاضر ماشین زیر پام هست ، به نام خودم نیست اما خودم استفاده ش می کنم. بازم هیچ وقت تو تصوراتم ماشین ندارم !!! همیشه یه زندگی از 0 شروع شده رو تصور می کنم برای آینده ی خودم و همسر آینده ی احتمالی !

نظرات 18 + ارسال نظر
سیمای 1394/06/12 ساعت 12:19

مگی مرسی
به نکته خوبی اشاره کردی

باران 1394/06/12 ساعت 11:26

سلام
بخونش ببین سطح توقعاتت عوض نمیشه :دی
ولی جدی مگی منم زمانی همسن و سال تو بودم سطح توقعاتم مثل تو بود اما الان
عوض شده :)))
بنظرم سطح توقعات در حد یه زندگی نرمال باشه خوبه !
یکی از علت های که جووانا دیر متاهل میشن و تن به ازدواج نمیدن بخاطر همین سطح توقعات طرفین بخصوص خونواده ها هستش !
برای همینه که روز به روز آمار ازدواج تو ایران میاد پایین ولی در عوضش آمار
تجرد و همچنین طلاق میاد بالا !

؛)
من دلیل قانع بودن نسبیم رو خودم می دونم باران جان ... دوست ندارم اینجا بگم :) ! که باز مساله ساز بشه ...
درسته واقعا توقعات بالا باعثشه ؛)

سحر 1394/06/12 ساعت 11:07

مگی پژو پارسش سفید نباشه ها ...دوس ندارم

چشم میگم به بالا :دی
یه جوووری اومدی گفتی سفید نباشه حس کردم الان دست خودمه برات مهیاش کنم حتی :))

سیمای 1394/06/12 ساعت 10:35

عاره مگی اتفاقا میدونم خوب نیست
و تازگیا دارم تلاش میکنم انتظارات و توقعمو ببرم بالا

خیلی خوبه ...
خواسته های توعه که باعث پیشرفت آشکوت میشه عزیزم :)

سیمای 1394/06/12 ساعت 09:56

من از بس کم توقع و راضی به شرایط بودم از اول که بعضی وقتا نامزد جان از دست من عصبانی میشه و میگه تو چرا هیچی نمیخوای آخه

می دونی کم توقع بودن اصلا خوب نیست سیمای ؟
البته من یه آدم خوری هستم واسه خودم و خیلی انتظارات دارم :دی
صرفا خونه ی آینده م رو توصیف کردم که خیلی بزرگ و اینها نیست تو ذهنم:دی

سحرالف 1394/06/12 ساعت 08:47

من یه آپارتمان نور گیر و یک پژو پارس و یه کار با حقوق خوب برای سین الف و خودم میخام که توی خونه با دکور فیروزه روشن و سفیدش آرامش بگیر و باهم فیلم ببینیم.آپارتمانم متراژشش زیاد مهم نیست...نور گیر باشه فقط

:) من اونقدر مشخص نمی بینم چیزی رو؛)
اما ماشین خودمو که می تونم ببرم در آینده خونه ی شوهر !!! :)) چرا تو رویام بی ماشینیم ؟نمی دونم :دی
الهی محقق شه آرزوت که میشه خیلی زود ایشالا

pari 1394/06/12 ساعت 07:52

مگی منم توقعاتم همیشه کم بوده وهمیشه میگفتم از صفر! ولی در عمل واسه ماهایی که توو خونه بابا همه چی فراهم بوده واقعا سخته بخوای از صفره صفر شروع کنی!این یه اعترافه!
قبلنا فک میکردم پول خوشبختی نمیاره ولی الان معتقدم که لازمه ی خوشبختیه!من خودم به شخصه وقتی پول توو کیفم نباشه دپرس میشم.اصلا و ابدا نمیخوام بگم پول تضمین کننده خوشبختیه.ولو اینکه تو کیفم پول هم بوده ولی خوشحال نبودم.

ببین من یه چیزایی رو تجربه کردم و کاملا به اون خودشناسیه رسیدم و میدونم شدنی نیست از صفر شروع کردن
چون دلیلی نداره من با کسی ازدواج کنم و اون آدم رو با خونواده ی خودم مواجه کنم که شرایط مالی خوبی دارن و به قول دوستم! خیییلی لردی!!! خرج می کنن ...
من اصلا اونقدر خودخواه نیستم که کسی رو اینجوری عذاب بدم .
پول لازمه برای آرامش اولیه...نبودش مشکل می سازه !

دنبال چیز جدیدیه که تجربه کنه، تو هم دنبال چیز جدیدی هستی که تجربه کنی، اتفاقا دنبال یه تجربه جدید هستید جفتتون و این وجه اشتراکتون!

اوم... انگار راس میگیها ... جالب گفتی
ولی خب رویا پردازی های بزرگ اونقدرا خوب نیست. من نگرانشم که اگه نرسه ضربه بخوره!
من اگه نرسم و به چیز بزرگتر برسم خوشحال میشم. اما اون اطمینانی که دوستم داره از زندگی بی نظیر آینده ش باعث میشه همیشه نگرانش باشم.

من بسیار بلند پروازانه رویاپردازی میکنم و اگه بهشون نرسم افسرده نمیشم، ولی اگه برسم خیلی خوشحال میشم: )
انشالله با همسر محترمت تو یه خونه ی لایق به آرامش برسی عزیزم

خب این خیلی خوبه که رویاپردازی های بزرگت هست و در کنارش منطقت هم درگیره ماجراست.
این رویا پردازی ها اشکالی نداره ...
انشاالله به وقتش ؛) وقتی بزرگ شدم :دی

سلام عزیزکم
خوندن از رویاهات برام دلپذیر بود.
چقدر دوست دارم آدمای ساده و بی شیله پیله رو مثه تو. شایدم یه جورایی مثه خودم. اما دیگه اجاره خونه نه مگی بهش فکر کنی واقعا اتفاق میفته. فانتزیش خوبه اما در واقعیت رو اعصابه گرچه خداروشکر خودم تجربش نکردم اما دیدم.
یه همسایه داریم که تو یه سوییت 60 متری زندگی میکنن یه زوج جوون و عاشق. ساده و دوست داشتنی انقدر که از دیدنشون و خونه کوچیکشون انرژی مثبت میگیرم که نگو. با خوندن رویات یاد اونا افتادم. مستاجرند اما حس میکنی این آخرین دغدغه زندگیشونه. جفتت جفت باشه مگی. یارت یار باشه، بقیش حل میشه با همراه هم بودن.
چه کامنت طولانی شد
امشب بعد مدتها دوست داشتم برای دوستام کامنت بذارم. دل حرف زدن نبود این چند وقت! گرچه چنتا کامنت آخرم هم بی جواب مونده بود.
جای مامان و بابا خالی نباشه عزیزم و انشالا که به سلامت و بادست پر برگردند
می بوسمت از راه دور

سلام بهسای جان
ببخشید این روزا خیلی از کامنت ها بی جواب می مونه و دوستان رو ناراحت می کنه:(من شرمنده اممم
ما خیلی خونه ی اجاره ای بودیم. البته خب اجاره نشینی ما کمی فرق داشت با اجاره نشینی های امروزی
درباره همسایه تون هم ایشالا آرامش تو زندگیشون برقرار باشه و وقتی به اونی که می خوان رسیدن یادشون نره ... :)
ممنووونم که برام نوشتی دختر خوش قلب ...منم می بوسمت

سین 1394/06/11 ساعت 22:37

سلام
آرزو و رؤیا حد و مرز نداره باید برای رسیدن بهشون تلاش کرد.

سلام دوست تازه...
این درسته ، ولی باید تلاش کرد. نباید انتظار داشت یکی همه ی تلاش هاش رو کرده باشه و به همه چی رسیده باشه . بعد بیاد تو رو ببره تو شادیش سهیم کنه !

باران 1394/06/11 ساعت 21:16

سلام مگی جون خوبی ؟!؟
بهت پیشنهاد میکنم کتاب نوشته های از فلورانس اسکاول شین رو حتما حتما بخونین:))

درضمن خانوم خونه شب و روزهای خوبی در پیش رو داشته باشی و ایشالا سفر پدر و مادر نازنین تون بخیر و خوشی

:) نصفه خوندمش ...
ایشالا تمومش می کنم :)
راستی سلام و ممنون.

سپیده 1394/06/11 ساعت 20:57

واااای مگیییی منم همینطور منم همیشه یه خونه 70 متری نورگیر تو تصوراتم هس همیشه ....یه مبلمان ازین ساده ها هسن راحتی نمیشه گف بهشون حالت مکعبی دارناااا چقد خنگم ازونا... یه پرده ساده بدون جینگیلی مینگیلی یه خونه قشنگ و ساده در عین حال شیک هیچوقت بلند پرواز نبودم ..مگی بازنده نیستیم فقط منطقی هسیم باورکن منم مثه خودتم مگی چقد دلم زندگی مشترک میخاد باورت میشه بانو لیلیت میگه کائنات دارن سیگنال میفرسن واسم خخخخ فقط فرستنده ذلیل شده کجاس نمیدونم ایشالاااااا هممون خوشبخت بشیم

من واقعا ترجیح میدم بعد از 27 سالگی متاهل شم:)
و ترجیح میدم خواهرم قبل از خودم متاهل بشه...دلم خواهر عروس بودن می خواد! نه خود عروس...
الهی به آرزوهات جامه ی عمل بپوشونی دختر خوب...
ما خونمون ساده ست خیلی و خلوت ... واقعا خلوت و بی ریخت و پاشه اضافیه... مبل هامونم بر عکس زن و شوهرای دهه چهلی ! استیل و سلطنتی نیست.
مبلای راحتی ساده داشتیم همیشه :)
الهی سیگنال ها رو دریافت کنه یه فرد خیلی مناسب

آویشن 1394/06/11 ساعت 20:36

خب آدم ها با توجه به شرایطتشون و اخلاقشون، نوع رویاهاشونم متفاوته.
این و راجب دوستت گفتی،یاد یه بنده خدایی افتادم :دی
منم بیشتر واقع بینم نسبت به آیندم. ولی خب تو زمینه های دیگه تخیلم خوب کار میکنه

درسته... ولی من می تونم رویاهای یه کم بهتری داشته باشم اقلا ... عجیبه که اصلا دوس ندارم رویاهامم بلند پروازانه باشه ! و همش فک می کنم شرایطم خیلی بدتر از حالم خواهد شد!!! :|
من کلا تخیلم محشره...فقط همش منطقم جلوش رو می گیره؛)

دیگه بعضیا فاز بالا می پرن بعضی هام واقع بین هستن! هیچ چیزی غیرممکن نیست آدم به هرچی بخوام می تونه برسه! منتها شرطش خواستن واقعی است. اما مهم اینه که آدم چی بخواد!
من هم با شما موافق ترم.
موفق باشید...

خب ... اگه واقعا بیشتر بخوایم و خدا هم بده. این کار ما اشتباهه که کم بخوایم ازش ...
امیدوارم دور از انتظارم خیلی بیش از چیزی که انتظار دارم یعنی! بهم ببخشه :دی
که سورپرایز شم حسابی...

معمولا اون هایی که زندگی چندان مرفه ای ندارن، آرزوهای بزرگ تری دارن.
استیو جابز قبل اینکه اپل رو تاسیس کنه، پای برهنه توی خیابون می چرخید، اون زمانی که هنوز تو کالج پورتلند اورگن درس می خوند :)

درسته حرفتون ...
ولی باید قدمی هم برداشت آخه...
من دوست ندارم با سواد خیلی کمم انتظار داشته باشم استاد فلان دانشگاه معتبر اروپا بیاد خواستگارم شه ... ولی خب خیلی ها اینجوری نیستن. این رویاها آسیب می زنن به فرد رویا پرداز چون بعیده محقق شن

خورشید 1394/06/11 ساعت 18:28

سلام
آخه مگی عزیز نازنین چی توی اون سرت میگذره؟؟؟ من سن تو بودم (حدود 10 سال پیش) واقعا یادم نمیاد اهل فکر کردن بوده باشم. کاش من هم از اون موقع ها بلد میبودم که مغزم رو از آکبندی دربیارم

سلام خورشیدنژاد عزیز ...
ای کاش کنار اسمت یه علامتی داشتی که تفکیک شی از باقی خورشیدها ...
این چه حرفیه . من انقدر فکر کردم نهایتش چی شد؟ جز فکر درد چیزی عایدم شد ؟! نه واقعا...

عمو 1394/06/11 ساعت 17:25

زنِ زندگی
قااااانع
راااااضی
بسوز و بساز

والا ملت دسکتاپ کامپیوترشون رو میزارن بوگاتی ویرون مام می گذاریم فولکس قورباغه ای مدل دهه 1960
والا با این رویاهامون

من قاااانعم نیستمااا:)))
پدر در بیاری هستم برای خودم ! فقط رویاهام یه جورایی کاملا منطقی هستن و هرگز از یه چارچوبی خارج نمیشن.
99 درصد اوقاتم به اجاره خونه و ماشین پراید یا 206م فکر می کنم :دی
یعنی من رویا نداشته باشم بهتر نیست کلا :|¿

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد