مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

!!! پست ثابت !!!


دوستان بیاید بگید که از کجا وبلاگ من رو می خونید :) 


+ دوس دارم بدونم از چه شهرایی هستن دوستان خوبم و هیچ دلیل دیگه ای نداره این پرسش ... و اینکه حدودا بدونم چند نفری این جا هستن .

+ و کنجکاوم که بدونم چند رشتی این ورا می چرخن . 

+ و اگه یادتونه بگید اولین بار حدودا کی بود ، چه پستی ازم خوندین و چطور به اینجا رسیدین اصلا .

نظرات 94 + ارسال نظر
خورشید 1394/04/13 ساعت 02:54

خیر خورشید پورامینی هستم.
نویسنده ی شمس الملوک
فک کنم سه بار بیشتر اینجا کامنت نذاشته باشم..
دوست مشترک.. هوم.. دل آرام.. طودی.. اینا

دارم فکر می کنم در عین حال که خیلی دلم می خواد اینجا کامنت بذارم..
چقدر دلم نمی خواد..

خوش اومدی عزیزم :)

دل آرام و طودی ... عزیزانم ...

ای وای چرا دلت نمی خواد خورشید عزیز :( ؟ خوشحالم می کنی ...

خورشید 1394/04/12 ساعت 05:58

خورشید پورامینی
17 ساله
از غرب تهران

کامنتاتو تو وبلاگای دوستان جان خونده بودم..
یه شبی نصفه شبی داشتم درامافون می خوندم.. دلم گفت برو پیش مگهان..

دیگه مهمونتون شدم.

یعنی انقدر فراوانی نام خورشید زیاده ؟ :|

شما اون خورشیدی نیستین که مامان بابای رشتی داره ؟!

+ 17 سالگی عالیه...عالی

omid 1394/04/11 ساعت 22:45

خیلی هم عالی دوست کرمانی عالیه

قلب مهربونتون بعضی اوقات درس نخوندناتون{ این مورد شباهت بسیار زیاده شب امتحان 1000 صفحه کتاب غیر درسی میخونه ولی درس نمیخونه}
و خب چندتا کوچولو دیگه تشابه

بله...
یه کرمانی بی نظیر در وبلاگمم دارم اتفاقا :) یک مامان به تمام عیار ...

عجب! چه شباهتی ... اینجوریام هست که بعد از امتحانا یهو تنبلیش شدت بگیره و دیگه چیزی نخونه :| ¿یعنی کم بخونه ؟

من 1394/04/11 ساعت 20:01

از تهرانم چند بار کامنت گذاشتم برای این پست
ثبت نمیشد. یه ایمیل بسازید لطفا برای این زمانا و به ما آدرس بدید

چشم ایده ی خوبیه :)
این کارو خواهم کرد انشالله

من تهرانم
چند ماهه که میخونمت. اول تو اومدی وبلاگم برام کامنت گذاشتی بعد هممن اومدم بازدیدت رو پس دادم!

بله بله!

شما رو خیلییی وقته می خونم 3 سال مثلا حتما هست

omid 1394/04/11 ساعت 12:44

واسه من ک خیلی خوب بود و ب بطالت نگذشت
چرا کرمان خیلی خوبه کنجکاو شدم

یاد ی بانو ک می‌شناسم انداختینم البته در ی حد کم شباهت دارین

:) خدا رو شکررر
دوست خوب کرمانی داشتم . خدا حافظشون باشه و دارم

حالا چه شباهت های کمی داریم ؟ بگید ببینم

مروئه 1394/04/11 ساعت 09:13

سلام خانم خانما
دیگه فکر کنم بدونید من از کرج هستم
از وبلاگ عموجان که ارادت دارم خدمتشون اومدم اینجا
راستش که اولین پستی که خوندم چی بوده اصلا یادم نمی یاد
خیلی وقتم هست که کلا شمال ایران نیومدم نه استان گیلان نه مازندران خیلی وقته فک رکنم آخرین بار سال 86 اواخر بهمن بعد از اون برف سنگینه اومدم رشت

سلام عزیزم !
بله بله خبر دارم شما از کرجید باغ خوشگلتونم دیدم ؛)
می خواستم بگم خب خیلییی هم نگذشته که از 86...بعد دیدم 8 سااال گذشته :| یا خدا ...
امیدوارم این بار که میای بسیور بهت خوش بگذره و زود به زودتر بیای :دی

فرح 1394/04/11 ساعت 03:39

درود خدمت مگهان جان...من ازشهر دود وآلودگی تهران هستم..از وبلاگ عموسیبیلوآمدم.....حدود 6ماهه میخونمتون..پارسال مهمان ترم تابستونی دانشگاه گیلان بودم...برخوردمردم خیلی خوب وعالی ومهمان نوازمهربان ....من هتل کادوس میرفتم که عالی بود...اماباعرض معذرت من ازغذاهاکه در رستوران ها ودو هتل که متاسفانه اسمشون خاطرم نیست وبایدازهمراهم بپرسم اصلا راضی نبودم چون ماه مبارک بود حتا بعضی افراد که از دیگرشهرها میومدن راضی نبودن واعتراض میکردن ...گوشت ها خیلی سفت بودوهمچنین برنج بسیارسفت...نمیدونم شاید من اشتباه میکنم چون من بسیارنرم وخمیرمیخورم ولی مزه غذا تو رشت برامن جالب نبود...سرافراز باشی دوستم

سلام و درود فرح عزیز ...
بسیار زیاد خرسندم که از شهر ما خاطره ی خوشی دارید . هتل کادوس رو دوست دارم اما حتی اونجا هم کیفیت غذاش بالا نیست . چیزی که مهمه تو رشت و اصلا هر شهری حتی تبریز که من سالی 2بار سفر می کنم بهش اقلا ... اینه که شما باید بدونی چی رو در کدوم رستوران بخوری . این مهم ترین چیزه برای رفتن به هر شهری! و موافقم که همه جا گوشت نرم و غذای با کیفیت به شما نمیدن بانو فرح عزیز... اصلا هم اشتباه نمی کنید . این بار که تشریف آوردید بگید تا بهتون بگم از کجا چه چیزی رو میل کنید که احتمال پسندیدنتون بالاتر باشه و سفر دلچسب تر باشه... با احترام زیاد

بانو 1394/04/11 ساعت 02:32

در راستای نقطه اشتراکمون رشت،این پست من رو هم بخون، بعد سفر به گیلان، دو سال پیش نوشتم
http://bisiar.blogfa.com/post/10

عروس سبز ، لذت بردم از تک تک کلماتت ...

دوست داشتنی های مشترکمان کولاک بود اصلا...

یاسمین 1394/04/10 ساعت 21:57

راستش نه
نمیدونم چرا فکر کردم ساکن گلسارى
در هر صورت وقتى از مکانهاى اشنا نام میبرى ، حس خوبى دارم همشهرى

؛)
خب ... بودم حقیقتش قبلا ... ولی الان جای دیگه ای هستم و اینجا رو دوست تر هم دارم
ولی خب زیاد اون اطراف میام ... و اینکه امشب ما مهمونی داشتیم . تو رستوران زعفرون پس به شما نزدیک بودم...
راستی اسمتون رو دوست می دارم

omid 1394/04/10 ساعت 14:53

3،4 روز اومدم اینجا میدونم از نظرتون توی ی وبلاگ رسیدم ب اینجا نمیدونم کجا بود حالا
خب کل 126 صفحه خوندم با گوشی چشم نموند واسم ک{ الان تموم کردم}
بسی نوشته هاتون دوس داشتم همچنین کتابهاتون و...
اهل کرمانم

کرمان خیلی خوبه آقا امید خب ؟!
آقا چرااا خودتون رو عذاب می دین :| ¿ خوشحالم از آشناییتون آقای امید ...
امیدوارم تجربه ای چیزی تو نوشته هام باشه که خیلی به بطالت نرفته باشه زمانتون :)

بانو 1394/04/10 ساعت 13:35 http://www.bisiar.blogfa.com

مرسی
آدرس گذاشتم، قبلا وبلاگ می نوشتم، الان دیگه این وبلاگ آخریم هم متروکه شده.
قبلا کامنت گذاشته بودم با آدرس، فکر کردم می دونی من همون بانو هستم

یادم بود ... داشتم می گشتم الان آدرس پیدا کنم :دی

چرا متروکه آخه؟ بانو جان چراغش رو روشن کن...

بانو 1394/04/10 ساعت 12:00

من از تهرانم، خانواده همسرم رشت هستن و هر دو سه ماه یک بار میام. اتفاقا هفته دیگه هم میام. از کامنت هایی که برای اردی وبلاگ لایف گذاشتی اومدم وبلاگت،اردی دوست خوبمه.

چقدر جالب بانو جان... من آدرستون رو ندارم . ای کاش آدرس می ذاشتین...
اردی خیلییی خیلی دوست داشتنیه و دوستش هم حتما همینطوره ... جالبه یعنی از اونجو رشتی بودنم مشخص بود ؟ :دی
خیلی خوشحالم از آشناییت... خوش میای !!!

یاسمین 1394/04/10 ساعت 01:30

سلام مگى خاتون
من از وبلاگ اقاى مهران بز کوهى اومدم اینجا
در ضمن همشهرى هستیم و همین طور بچه محل

یا ابرفرض :|
مگه می دووووونید خونه ی ما کجاس آخه :)) ؟!
خیلی خوش اومدید. (مگهان سکته کرده!)

ترمه 1394/04/09 ساعت 23:44 http://drtermeeetala.blog.ir

من ترمه اهل کرمان دانشجوعه مشهد و در حال حاضر از بندرعباس اینجارو میخونم :))

کرمانی ها برای من خیلی عزیزن ...
چرا ؟!

ممنونم ترمه ی عزیز ... که هستین . ایشالا مشهدتون من رو بطلبه به زوووودی

زری 1394/04/09 ساعت 19:59 http://asemam-abri.blogsky.com/

من اینجا کامنت گذاشته بودم کو پس

نیست ؟! :|
من نخوردم اینجام دیگه تاییدی نیست که :(

سلام. سعیده هستم از زنجان.
از صفحه اصلی بلاگ اسکای اومدم اینجا.
اون پست توت فرنگی های خوشگل و خوشمزه

چه جالب ... پست توت فرنگی گویا معروف بوده :))

خوش اومدین خانوم!

خب بنام خدا
صابر هستم از مهران آی لویو پی ام سی
از طریق نظر خودت وارد وبلاگت شدم همون آبان ماه بود !
گفته بودی خواهرت هم آبانیه و به من اصلا نمیاد متولد 74 باشم !
عجب حافظه ای دارم ... اسپند لطفا !
من اومدم وبلاگت و دیدم چقد پست میزاری با خودم گفتم چه قلم وراجی داره !
خوش بحالش حتما بیکاره و فقط مینویسه ...
حدودای 9 ماهی میشه که میخونمت ؛
خوبه ازت راضی ام ، دختر خوبی هستی خخ
خخخخخخخخ
" این خنده نیس ، یعنی خیلی خیلی خیلی خیلی خوبی "
اوایل روشن تر بودم ولی الان خاموش
یکم از نوشتن فاصله گرفتم ، خوندن رو ترجیح میدم !

سلام آقااا
به به ! صاب صابک جان ...
خیلی جالب بود پیدا کردنت ... من از وبلاگ تراویس پیدات کردم و خوب هم یادمه بهت میگفت تراویس قلابی !!! نه که خودش خیلییی اصله :دی
عجببب من وراجم آره ؟! باشه دیگه باشه :|
ممنوووونم صاب صابک کوچولوی دوست داشتنی ...

یلدا 1394/04/09 ساعت 13:06 http://yaldapaeez.blogsky.com/

من از وبلاگ اماسیس به اینجا رسیدم
از غرب مازندران هستم
تنبلم تو کامنت گذاشتن اما می خونمت همیشه و از انرژی و سرزندگیت لذت میبرم

به به :)
یه دوست خاموش دیگه ... :)لطف می کنید که می خونیدم . واجب نیست کامنت گذاشتن که... فقط خوشحال کننده س

شهره 1394/04/09 ساعت 09:27

منم که پرسیدن نداره!!!

به به! شما شهره خانم خودمونید :) ؟
روشن کردید.

فاطمه* 1394/04/09 ساعت 02:15

سلام مگهان گل خودم خوبی خانمی؟
من از خراسان رضوی مدت 3ماهه که خواننده وبلاگتم واز خودت شخصیتت ونوشته هات لذت میبرم. اولین بار فکر کنم از وبلاگ عمو سیبیلو باهات آشنا شدم ولی اولین کامنتی که ازت خوندمو یادم نمیاد. موفق باشی عزیزم

سلام عزیزم
منم فکر کنم باید از وبلاگ عمو به اینجا راه پیدا کرده باشید
هم چنین بانووو

آخیش تموم شد مگی .همش رو خوندم انگار رسالتم به پایان رسیده باشه

یا امام زاده بیجن !
یااا ابرفرض ...
آخه دوست عزیز رسالت از این بالاتر نبود بگزینی :))
در هرحال خیلییی خوشحالم کردین ... امید که وقتتون زیاد به تباهی نره اینجا ...

من اولین باره میام اینجا و از کامنت خودتون هدایت شدم :) اهل تهران هستم :)

من خیلی بار اومدم اونجا
ولی سایلنت...

سلام
من تازه از بلاگفا اومدم اینجا و فعلا هیچ خواننده ای ندارم دوستای بلاگفایی هم دسترسی نداریم به هم .همینجوری داشتم واسه خودم تو وبلاگای به روز شده میگشتم که با نگار آشنا شدم همون پستش که عکسای غذای تزیین شده خواهر شوهر رو گذاشته بود بعد ازت خواستم هرچی به نگار یاد دادی به من هم بگییادم نیست کدوم پست بود اما از اون روز پدرم دراومد هرچی میخوندمت تموم نمیشد که دلم هم نمیومد نخونمت الان از اولین روز نوشتن وبلاگت خوندم و صفحه ی 32 هستم یعنی 32 صفحه دیگه مونده تا برسم به امروز با گوشی قدیمیا رو میخونم با لپ تاپ جدیدهاتو آهان از تهران هم میخونمت تازگیا زنجان بودم تو راه همش گوشی دستم بود میخوندمت دلم میخواست بین راه بیام اون سمتی و از نزدیک ببینمت یعنی در این حد...چند ساعت پیش هم داشتم عکس آویزون به حامی ات رو میدیدم

دوستان ... شمیم عزیز را بخوانید .

راستی سلام ... عزیزممم :)))) چه انرژی داشت این کامنت :دی
الهی...
جالب بود این کامنت . تچکر !

پری گل 1394/04/09 ساعت 00:10

منم از بازی کیفا اومدم اینجا :)
خوزستانی هسدم، آی لاو یو پی ام سی

چه جالب انگیز !
بگیم عمو بازی راه بندازه :))
خوزستان به به ... گرمم شد :دی

خورشید جاودان 1394/04/08 ساعت 22:20

سلام
جنوب همین دیگه قبلا هم گفتم سر اینکه اصالت بنده به کدوم شهر بر میگرده به توافق نرسیدن هر کدوم از اجداد بنده متولد یه شهرن بیخیال داستان داره
شاید اولین بار علیرضا رو از وب سابق من پیدا کردی البته شاید بعدشم من از عمو سیبیلو اومدم اون پستت که در مورد غیبت عمو نوشتی
خب خودم اومدم که دلت نلرزه چرا میلرزه اونوقت ؟ تو که رژ قرمز نمیزنی که پسرم بیاد خواستگاریت چرا دلت میلرزه
عاقا من خودم هم خودمو با اون یکی خورشید خانم اشتباه میگیرم
سلام خورشید خانم تابان جاودان

به به
خوش اومدین... :) ما جنوبی ها رو دوست می داریم.

asmani 1394/04/08 ساعت 22:06 http://asmani1111.blogsky.com/

بانو به نظر من باید یه پورسانتی چیزی به عمو سبیلو بدی نصف این دوستان از اونجا با شما آشنا شدن

آره به مولا :دی
ولی خب منم خیلی از دوستانم رو به اونجا هدایت کردم .
و اینکه عموی جان خیلی بزرگوارن انتظاری از برادر زاده شون ندارن !!! بابا علیرضا کاسه ی داغ تر از آش :))) عین بابا علیرضای خودم

فرانک 1394/04/08 ساعت 21:27

موفق و شاد باشی دوست گلم

ممنونم فرانک خاموش

فرانک 1394/04/08 ساعت 21:24

سلام مگی جون
من از وبلاگ عمو سیبیلو با اینجا آشنا شدم ..موقع مسابقه کیف ها..خیلی کیفهات قشنگ بودن و من بهت امتیاز دادم..سلیقه و اعتقاداتت رو دوست دارم.

سلام فرانک عزیزم
خب من چرا باهاتون آشنا نشدم ، ممنونم قابل شما رو ندارن هیچ کدوم بانو...

گویا هم سلیقه و هم اعتقادیم پس چرا انقدر خاموشید فرانک جان ؟
بازم بسیار ممنونم که روشن شدید

mika 1394/04/08 ساعت 21:09

سلام علیکم عاقاااا برید کنار من بعد یه مدت خاموشی و هر روز اینجا رو دنبال کردن به لطف این همه کامنت جوگیر شدم و روشناول صلوات عنایت فرمایید بابت روشن شدنمان
یه کم جدی بشیم زشتهبنده اهل لرستانم سرزمین مردمان ساده زیستاولین بار تو وب عمو سیبیلو سر موضوع کمیته امداد باهات اشنا شدم و اومدم وبت

سلااام... :)
دلمون برات تنگ شد میکا جان... ایشالا درگیر اتفاق های خیر و خوش باشی بانو
الهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم :دی
آخی لر کم نداریم اینجا ... راس میگی میکا جان ! اصلا یادم نبوددد

نصرت الله جاروزنان هستم از پنجاب ، هند!

اولن که شما آقای جاروزن از هند !!! اقلا وی پی انت رو روشن می کردی
بعدشم چرا آدرس پرشینتون رو می ذارید ؟ مگر نه اینکه به بیان نقل(ن با ضمه!) کرده اید.

سلام
حال شما
من از تهران ودقیق یادم نیست از کی میخونمت و از کدوم وبلاگ پیدات کردم
ولی میخونمت
موفق باشی

سلام
ممنونم مونای عزیز ...
بازم یه خاموش دیگه خوشحالم از آشناییتون

asmani 1394/04/08 ساعت 18:31 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام بانو
اهل کاشانم.
روزگارم بد نیست.
تکه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی .
وایسا وایسا همین الان خبر دادن او سهراب بوده وگرنه من کجا کاشان کجا راستی دیشب افطاری چی خوردم؟ بابا چه انتظاری از ما پیرمردا داری خب بانو مدتیه نوشته هات رو دنبال میکنم و لذت میبرم اصالتم برای خوزستانه و ساکن لرستان اگه در مورد اولین بار ذهنتون یاری میکنه منو هم کمک کنید ثواب داره به خدا بدجور بردیمون تو فکر

سلام
باباااا علیرضای عزیز
خرده هوشی :دی و اینها بله ... نه واقعا یاری نکرد از کجا یافت می کردیم همدیگر را...
اگرم من اولین بار اومده باشم ، باز یادم نمیاد :دی ولی یه پست بود که درباره ی نبود تلویزیون و دیکتاتوری بچه ها و ... نوشته بودید اولین پستی بود که فک کنم خوندم و کامنت هم گذاشتم . شمام که از اول لطف بسیار داشتی و کادوی تولدم بهم دادی حتی با خط خوش

نه خبر ندارم ......رفت و مارو در غم هجرانش فرو برد:((((((
راستی من خاستم هویتمو خصوصی بگمت ولی اینجا کامنتا بازه لو میرم...منم ک مهمممممممم:دی

زنده ست !!!
بی خبر نیستم ازش...
خب بچه تماس با من که هست واسه چیه :))) ؟!

شادی 1394/04/08 ساعت 16:04

من عاشق توت فرنگیم ام. عکس رو که دیدم چنااااان هوس کردم که عصری رفتم توت فرنگی خردیم بله بلهههه حتما بیا، تمام سعیمون رو میکنیم بهت خوش بگذره

عزیزممم :))) چقدررر بامزه
مچکرممم

0 1394/04/08 ساعت 15:52

از تبریز هستم.

چقدر سکرت آخه دوستان یه اسمی برای خودتون بذارید مجازی اقلا :دی

تبریزی ها گویا اینجا خیلی هستند ؛) ماشالا خدا زیادشون کنه :)

من با تو آشنا نشدم تو بامن اشنا شدی...توو وبلاگ فرحان بودی ک یهو من از در درامدم و تو از خود بدر شدی ..برگشتی ببینی کیه ک یهو چشمت بمن افتاد و یه دل نه صد دل عاشق سینه چاکم شدی و دیگه اومدی جلو و منو ب ی قهوه دعوت کردی ومنم قبول کردم و شدیم رفیقای شفیق هم...
بنا خدا ...کلوچه هستم ..14 ساله ریا نباشه از شانزه لیزه پاریس فرانسه اینا...

:))))))
کلووووچ از فرهان خبر نداری ؟! یادته بهش می گفتم فرها دق می کرد :دی

فاطمه 1394/04/08 ساعت 14:04 http://vessels.blogsky.com/

آره خب من مدت مدیدی خاموش بودم ! :))

جالب بود :دی

چوپان 1394/04/08 ساعت 13:39

اون پست شه سوار هست...
من نخونده بودمش
ینی فکردم منظورت سه شوار بوده!
که میشه سه شوهر!دیدم عنوانش مستهجنه نخوندم که گمراه نشم
تازه امروز فهمیدم جریانشو

وااای چوپان :|
یه طووووریت میشه ها من یکیشم نمی تونم ساپورت کنم :|
سه شوهرررررر :-"
می خواستم دیشب بیام دنبالتا فک کردم شاید راحت نباشی

سیمای 1394/04/08 ساعت 12:21

مگی من از وب بز کوهی اومدم اینجا
پست تولدش مبارک اولین پستت بود خوندم و کامنت دادم
تولدت گواهینامه ات بود 20 آبان
تو هم با اسمم یاد سریال کوزی گونی افتادی

هاها چه خوب یادته سیمای :))))

کوزی گونی !!! من یکی دو قسمت از کل سریال و دیدما ولی سیمای رو هم توش شناخته بودم

سلام دختر زیبا
من و تو یه تله پاتی های فنجونی داریم! یادته که! ینی یه ایجور چیایی بینمون هست!
راستش از مهر پارسال تو وب لیلیت جون دیدمت اما به خاطر اسم اونموقع وبت یه تصور دیگه داشتم و نیومدم تا اینکه یه بار تو لطف کردی و اومدی و از قضا واسه یه پست قهوه دار من کامنت گذاشتی، بعد اولین پستی که من اومدم و از تو خوندم tea for 2 بود که عکس فنجوناتو گذاشته بودی و بعدهم که دیگه دل ما رو بردی و خوانندت شدیم رفت!

واااای راست میگی هاااا
چقدر جالب... راستی دیروز رفتم جایی که فنجون بخرم برای دوستم ... برای همون دوست شیرازیم :)
ولی فکر کردم حملش سخت میشه و می شکنه که این بنده ی خدا ناراحت میشه اون وقت طفلی دلم نیومد عذاب بدم. هم چنین می خواستم شیرینی کوکی هم بفرستم براش که باز گفتم سنگین میشه...:(

سلام بر مگهان عزیز
الان که پست رو خوندم جدا ذهنم درگیر شده که از کجا باهات آشنا شدم.فکر کنم اولین بار از وبلاگ مرد رشتی
از صمیم قلب برات آرزو میکنم که وبلاگت پر باشه از خاطرات شیرین و دوست داشتنی

سلام عزیزم :))

خب ما دوستان مشترک زیاد داریم خودت رو درگیر نکن منم فکر می کنم از وبلاگ لیلیت جان یا مرد رشتی بود :-* ممنونممم از دعای خوبت بانو

اف 1394/04/08 ساعت 08:44

سلاملکم
بنده از خارج مزاحمتون می شم
نمی فهمی که
اونورِ آب منظورمه

تو آسمونا دنبالتون می گشتیم ، رو زمین پیداتون کردیم خانوم

خل هم خودتی

می فهمم افرووووز می فهمم :)))

خارجی خودمونی شما...

صدف 1394/04/08 ساعت 08:27

من هم میخوام تو سرشماری باشم!
صدف هستم از تهران نمیدونم اولین پستی که خوندم چی بود اما فکر کنم از دی ماه پارسال بود! از وبلاگ بزکوهی اومدم اینجا! نوشته هات رو دوست دارم دختر خوب

به به یه دوست خاموش عزیز دیگه

خوشحالم که خواستی تو این سرشماری باشی عزیزم

پری 1394/04/08 ساعت 07:13

منم که معرف حضورت هستم.
اولین بارم تو منو پیدا کردی
سال 90 ! از توو پست پیتزا فروشی

وااااای پری !!! نه فک کنم اولین باری باشه که میای اینجا
آررره ... یادش بخیر :)))))))

پیزریای سابق پیتزاریای فعلی :دی

باران 1394/04/08 ساعت 04:59

اگر حدسم زدین کجاییم خواهشا اینجا نگین ممنون :))
بیاین تو وب خودم بگین :))

دوستان کرمانشاهی هستن باران جان :دی

الکی جهت رد گم کنی :)))

باران 1394/04/08 ساعت 04:55

ولک من کرمانشاهی نیستم :))
واران یا همان باران استعاره از اشک نیست داستان داشت که بارانی شدم داستانش برمیگرده به دقیقا روز فوت مادرم.دوستان مجازیم بیشتر شون میدونن چرا ؟!
اینجا مجال نیست تو یه کامنت گفته بشه .
در ضمن عزیز من زنده است فوت نکردند ...من حضور معنویش بدون اغراق تو زندگیم حس میکنم.
شاید بعد تو این وبلاگم دوباره داستان هاشو زنده کردم نمیدونم بلاگفا که همه چی با خودش برد...
ممنون از محبت تون.
میدونم کارشناسی رشته تون این بوده و حدس میزنم ارشد چی خوندین حتی :دی
ولی موفق و موید باشین.

قطعا ایشون زنده ان :)

باران 1394/04/08 ساعت 04:39

نام من وآرانه :دی در اصل !!
ولی خب به اسم فارسی باران بسنده کردم:دی
حقیقتش بعد فوت عزیزم بارانی شدم :((
اولین وبم در مورد عزیزم بود و خاطراتش برای همین اسم باران رو انتخاب کردم
و تا الان باهاش دوست شدم و واقعا گاهی وقتا حس میکنم اسم بارانه ولاغیر.

کردها میگن وآرآن (تلفظش توجه شه نه نوشتنش ) نه باران :))

+اولین پستی که خوندم و روشن شدم پست های نات های که زوجن ! بود :))

و یه چیز جالبه فکر کنم هردومون هم رشته ایم !:))
البته من از نوع آشیش شما از پلویی اصلین !:دی

به به ! من حدس زده بودم شما کرد کرمانشاه باشی ! حالا چراشم واقعا نمی دونم ...
واران خیلی قشنگ و منحصر به فرد بود بانو...
ای کاش واران باقی می موندین.
ولی بارون رحمت هستی شما و نه کنایه از اشک ...
جای عزیزت بهترین جاهای خداست . مگه میشه مادری که نماز شب خونه جاش بد باشه ؟ مادره ها... غصه شون رو نخور... و عمر دلتنگی ها کوتاهه :) ما هممون جایی به هم می رسیم .

+ آواهای ترکی شبیه به گیلکیه :) می دونستین ؟
+ چه پست باحالی :دی
+ :))))))) خیلی بامزه بود . رشته کارشناسیم زبان بوده من ولی ارشدم نه...

من از کرج هستم، با ریشه‌ای تبریزی. 31 ساله و خوشحال !
راستش یادم نیست چطوری اومدم این وبلاگ، ولی همین تازگیا بود. مدت زیادی نیس که میخونم وبتون رو.

با سلام مگهان هستم از رشت :دی
فکر کنم خودم اولین بار اومدم وبلاگتون از به روز شده های بلاگ اسکای ...
بلی !
تبریز خیلی خوب است ما نمک گیرش شده ایم.

باران 1394/04/08 ساعت 03:34 http://baran-94.blogsky.com/

سلام
سحر بخیر
روزه و نماز هم قبول حق .
باران هستم 60ساله از دیار کرد :دی
سنمو که به هیچکی از دوستانم نگفتم ولی اینو بگم از شما بزرگتریم ولی کوچک شماییم
ولی اصالتا کردم بعدا که رمز پست هامو گرفتین متوجه میشین کجاییم :))
ولی جالبه همه اینایی که کامنت دادند از یه جای به شما رسیدن ولی من از کامنت شما به وبم به شما و وبتون رسیدم :دی
چی گفتم من ؟!:دی
ولی اولین بار شما به من کامنت دادین اون اواسط خرداد بود و با پیداشون اولین دوست مجازی کردم بود فکر کنم که با هم و با وب های هم آشنا شدیم :)))
هر چند من اول خوب باهاتون تا نکردم چون برام مجهول بودین بعد که فهمیدم
دخمل نازنینی هستین که خدا رو شکر میکنم دوست مجازی مثل شما دارم.
کدوم پست تون منو جذب کرد که بعد مدتها از خاموشی دربیام اجازه بدین فردا بیام
بگم چون حقیقتش الان حضور ذهن ندارم.
سحر بخیر التماس دعا .

متوجهم :دی

بله دیدم دوستانتون رو گم کردید خواستم کامنت بذارم ... :) یادمه کاملا ؛)
لطف داری بسیار باران عزیز... رشتی نیستی اما نامت بسیار رشتی و گیلانیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد