انگار این عادت روزه داری و پشتش هوس کردن انوع اقسام خوردنی ها از بچگی روم مونده ...
یادمه وقتی 9 سالم بود خیلی ریز و کوچولو بودم ! و لاغر ...
یادمه همه ی روزه هام رو گرفتم همون سال به اصرار خودم و پدر و مادرم نتونستن حریفم شن !
از همون سال هر روز پول تو جیبی از پدرم می گرفتم و هرچی که هوس می کردم ، خیلی زود خریداری میشد از بوفه ی مدرسه و تو کیفم گذاشته میشد و دیگه دل تو دلم نبود که اذون بگن و من برم سر وقت خوراکی های دوس داشتنیم ... یادمه تو کل کلاس 42 نفرمون فقط من روزه می گرفتم و چقدر معلم ها وقتی می فهمیدن به دید تحقیر نگاهم می کردن و می گفتن اینجا یه چیزی بخور هیچی نمی فهمی از درس تو گشنگی و رفتی خونه نخور ! باورشون این بود که من به اجبار خانواده روزه می گیرم . اون روزا رو خوب یادمه که زرنگ ترین بودم و نمره ی کمی نمی گرفتم و جالب بود که معلم ها هم چنان فکر می کردن با روزه من چیزی نمی فهمم از درس ...
کم کم بزرگ تر شدم ، فهمیدم روزه داشتن از نظر خیلی ها کار پسندیده ای نیست و بهتره مخفیش کنم ، یادمه اولین بار تو مدرسه ی سروش و توسط معلم قرآنم تشویق شدم و بعد تر معلم کلاسم بهم یه قران کوچولو یه عروسک بافتنی و یه گل چینی که خودش درست کرده بود کادو داد : )
و چقدر من ممنونشونم که بعد از سال ها حالم رو خوب کردن و فهمیدم بعضی هام هستن که روزه داری رو تحسین کنن ... و تا دوره ی راهنمایی مدیر مدرسه تشویقم می کرد و من حسابی خوشحال بودم از این گشنگی که می کشیدم و حس خوب افطار و ...
بعد اون دیگه همش تحقیر بود ! که برامم مهم نبود و همیشه سعی کردم به روی خودم و کسی نیارم که روزه ام : ) حتی اون ترمی که مجبور شدم تابستون واحد بگیرم و تو اون ماه رمضون خیلی سخت ... با تشنگی تو کلاس بشینم ...
من ماه رمضون و ماه رجب رو عجیب دوست دارم تو ماه های عربی ... : )
برای من هر دو طعم افطار دارن و حسای خوب ...
امروز که بعد مدت ها باز روزه بودم ، مدام هوس چیزهای خوش مزه و گاها عجیب کردم ! یکیش هم لبو بود که امسال یک بار بیشتر نخوردم ...
لبوی پدر ، لبوی مادر و لبوی بچه ...
بی نظیر واسه یه دقیقشه.تازه جالبیش اینه با رنگش میشه به کلی از غذاها رنگ داد :-)
اوهووووووم : )
قبول باشه مگهان جونم
منم همچنان اون حسه مخفی کاری رو به روزه بودن دارم، و به نظره منم بهترین ماه های خدا رجب و رمضان هستن : )
خدا قوت عزیزم
مچکرم !
منم گاهی دارم تو برخی جوامع و گاهی نه ...
ماه شعبان هم خوووبه و خوشحالم همش !!!
لبو رو فقط باید بورانیش کرد.چه شود :دی
اوووووم ...عاشق رنگشم !
بی نظیر نیست واقعاً ؟
ان شالله که قبول باشه ...
مارم دعا کنید خانوم
حتماً ... اگر صدای بنده ی پر گناهش رو بشنوه خدا که حتماً دعا می کنم