مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

فکر درد دارم !



کلی نشستم فک کردم ، که کدوم کتاب رو به کی امانت دادم که هرگز بهم برنگردونده :| در نتیجه الان فکر درد دارم !

کلی نشستم فک کردم ، که کدوم کتاب ها رو کنار هم بچینم :| در نتیجه باز هم فکر درد دارم !

کلی نشستم فک کردم ، کتاب ها رو دسته بندی کردم ! کتاب های ادبیات انگلستان یه ور ، کتاب های فنون ترجمه کنار هم ، کتاب هایی که مربوط به صرف و نحو بودن کنار هم ، کتاب های فونولوژی ! 4 تا کتاب تیچینگ که باز هم کنار هم جا گرفتن ...

در نهایت اومدم فک کردم ، برم حموم یا نرم ؟! :| انقدر فک کردم که خسته م شد !

برادرم ترقه و وسایل آتیش بازی خریده ، انقد نشستم ، نگاش کردم و به پولی که ریخته دور:| فک کردم!!! که فکرم دردتر می کنه ...

× هیچی دیگه ، من برم نماز بخونم که باید راهی شیم : )

× طبق روال هر ساله چهارشنبه سوری ، دوری همی ، آجیل شیرین ، آتیش بازی ، پریدن از رو آتیش و ... تو باغچه به راهه .

× طبق روال هر سال ، بنده نشستم به کم جمعیت بودن خونواده فک می کنم ، آه می کشم ! :| دلم یه عالم دختر خاله ، پسر خاله ! دختر عمه ، پسر عمه هم سن و سال می خواد ... ! خب به کجای دنیا بر می خورد اگه من از همه دنیا یه خاله داشتم :| ¿
× چهارشنبه سوری مبااارککک : )


نظرات 7 + ارسال نظر
هوم 1394/09/16 ساعت 00:21

:)))

آررره

هوم 1394/09/16 ساعت 00:14

یعنی من توی تست هم همیشه وقتی دو گزینه شک دارم اول گزینه ی غلط رو میزنم! :|

:)))))) تو شونصدتا حدس زدی بچه پر رو!
از مطهره و فلان و فلان بگیر تا به بالا:دی قبلا کلی موقعیت سوزونده بودی:دی

سپیده 1393/12/27 ساعت 10:35

چرا کم جمعیتین اخه

نمی دونم :|هستیم دیگه بابا بزرگم 2 تا بچه دوس داشت :|

pari 1393/12/27 ساعت 00:23

چهارشنبه سوریت مبارک.ایشالا که خوش گذشته باشه باغ،الان باز ماها خوبیم،نسل بعدی بچه ها نه خاله،نه عمه،هیچی ندارن..

ممنونم :دی
مچکرممم ... خوش گذشت شکررر ! کار خاصی نکردیم هیچ عضو جدیدی هم نبود بینمون
وااای نسل بعدی ها بدبختنننن... من نمیذارم بچه م بی خواهر برادر باشه مطمئن باش :-))

Rima 1393/12/26 ساعت 23:35 http://dailytalk.blog.ir

چهارشنبه سوری تو هم بخیر گل دختر

ممنووووووونم

asmani 1393/12/26 ساعت 21:10 http://asmani1111.blogsky.com/

سلام مگی بانو
خسته نباشی اینقدر فکر کردی میگم این دوستان وبلاگی رو دعوت میکردی یه چهار شنبه سوری توپ راه مینداختیم فکر کنم کشته و مجروح هم میدادیم

ما فقطططططط چیزای بی خطر می خریم :دی
کشته و مجروح هم نمی دادیم ! وای که چه هیجانی داشت !!! کاش می شد همه ی وبلاگی ها رو دعوت می کردم اصلاً :| دلم خواست ...

راستی سلام !

اف 1393/12/26 ساعت 20:47

والا ما هم که داریم سودى واسمون نداره.صد ساله هیچ کدوم رو ندیدم :/ حتى انقدر ناراحتبودم که عروسى دختر دایى نرفتم..
اینحور مواقع فک مىکنى نبودنشون بهتر از بودنه
..
خوش بگذره عزیز دلم .
برو یه کم فکرت آزاد بشه
حسابى خوش بگذرون :*

جدی شاید ما هم همینطور می شدیم !
ما خاله نداریم ولی اقلا ماهی دو بار عمه جونم ! رو می بینیم خیلی دوس دارم !!!
ولی با خییییلی های دیگه رابطه نداریم ...
ممکن بود خاله هام عین عموهای خیلی خیلی مزخرفم باشن شکررر که خاله ندارم اصلاً
افروووز انقددد باااارونه اینجاااا که نمیشه از در بریم بیرون
خونه اوضاع خوبههه ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد