مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

ماهی قرمز عزیزی در درون من زندگی می کند : )



بهت گفته اگه یه روز بگم بهت میای باهام بریم دانشگاه ؟

اون وقت تو موافقت کردی ...

بعدش یادت رفته باشه که حتی روزش رو هم تعیین کردین !

بعدتر ...


در حالیکه کلافه و خسته واسه خودت شام درس می کنی ببینی اس ام اس داری... بی محلی کنی ...

بعدتر ببینی اس ام اس یادآوری برنامه فردات بوده!!! یادت بیاد که اصلاً به خونه و خونواده نگفتی ...

ولی جواب بدی به دوستت که من جرات نه گفتن بهت ندارم و بریم ... بی خیال دنیا ... یهویی قصد رفتن کنی و یک سفر درون استانی با دوستت داشته باشی .

× شاید نباشم فردا ، شاید با عکس برگردم .

× امروز دستکش تازه م رو که برای دومین بار دستم کرده بودم گم کردم . این روزها که موبایل جا می ذارم . بدون یک قرون پول!!! راه میفتم میرم دانشگاه، یادم میره به اس ام اس مهم دوستم جواب بدم ، ماشین رو در باز رها می کنم و چندین ساعت بعد بر میگردم و می فهمم در باز بوده ، این روزها که یادم میره حتی ناهار بخورم!!! این روزها فهمیدم ، ماهی قرمزی درونم بوده که تا امروز از وجودش بی خبر بودم .


نظرات 8 + ارسال نظر
خورشید جاودان 1393/12/21 ساعت 22:42

سپیده مشهدی 1393/12/20 ساعت 11:10

قاتللللللللللللللللللللللللللللل
ماهی کش

عررررررر : (((
ماهی نبود تازه نهنگگگ بود !
ببین من چه موجودی عستم فگط : )) از من بگریز ای زن ... دور شو ... به قول عمو نسوان :))))

سپیده مشهدی 1393/12/20 ساعت 10:37


بیجند
نه ناراحت نمیشم خودمم وقتی عصبانی بودم بیژن صداش میزدم.
روزی که بابا اوردش واقعا زشت و سیاه بود(فک کنم مجانی داده بودن به بابام)
اندازش متوسط بود واسه ما که هر روز می دیدیمش فرقی نمیکرد ولی وقتی کسی میومد خونم میگفت وای چقد این بزرگ شد و چقد خوشرنگ.این اواخر دیگه نصفش طلائی بود نصفش قرمز.
تا نزدیک تنگش میشدیم میومد بالا و غذا میخواست.
نمی دونستیم دختره یا پسر همین جوری اسم اصغر رو روش گذاشتم.
یه روز رفتیم واسش غذای ماهی بگیرم.ماهی فروشی گفت اسم ماهیتون چیه(فک میکرد از این ماهی های اکواریمِ) منم که عاشق آزار مردم. گفتم اصغره بعضی وقتا هم اصی صداش میزنیم.

: )))))
من یه ماهی رو از 4 سالگی تا 10 سالگی داشتم شایدم بیشتر نه 12 سالگی گنده شده بوداااا
من نمی دونم چه ماهی ای بود که رنگش کرده بودن سفید کاااامل بود... 2 سال آخر انداخته بودیم تو چاه خونه مامانیم اینا :دی
بعد یه بار لج کردم باید بیاریمش بالا آوردیمش انداختمش تو یه تشت کوچولو که تو حیاط یافته بودمش نگو اون تشت نفتیه :( ماهی بیچاره م مرد و همونجا تو باغچه خاکش کردیم چقدر براش فاتحه می خوندم من هر روز هر روز... :|
: ))))) سپیده دیوونه ای توووو ؟! یارو سکته نکرد از اسم ماهی :))))))) منتظر بود انجلی چیزی بشنوه یهو گفتی اصغررر

سپیده مشهدی 1393/12/20 ساعت 10:19

ما ماهی قرمزی داشتیم به اسم اصغر(سر جدم باز اصغر ها نیاین گیر بدن)
از این ماهی کوچولوهای قرمز که تو سفره هفت سین میزارن.
2 هفته پیش دار فانی رو وداع گفت.
اگر امسال زنده می موند 5 سالی بود که با ما سال جدید رو تحویل میکرد.
پی نوشت: عنوان پستت منو یاد اصغرمون انداخت.

اسم خرگوش های داییم اصغر و فریبرز بود ! :| (جان سپیده اصغر ها و فریبرز ها نیان فحشمون بدن :دی ) والا ما هربار به دایی گفتیم زشته اسم آدم نذار رو حیوونات میگفت اصغر ها و فریبرز ها از خداشون هم باشه که موجودات به این پاکی هم نامشون هستن :دی !!!
واااای چه سایزی شده بود سپید ؟! گنده بود حسابی ؟ سفیدم شده بود؟ بعدشم از کجا جنسیت رو تشخیص داده بودین که اسمشو اصغر نهاده بودین . اگه ناراحت نمیشی از الان بگم من اسم ماهی قرمزم رو می خوام بذارم بیجند :دی

Rima 1393/12/20 ساعت 09:16 http://dailytalk.blog.ir

سلام مگهان
خوبی؟
امیدوارم روزهای بارونی و پاک ات بخیر و شادی بگذره عزیزم
تشبیه ماهی قرمز درون رو اولین بار بود که میشنیدم . عااالی بود
سفر بیخطر و خوش بگذره :*

سلام بانو !
من الان داشتم فکر می کردم چرا کامنت من نیست ؟! برات ثبت نشده !
اون وقت دیدم شمام اینجا بودی :-* امروز آفتابیه و وای خیلی خوشگله : )

حالا باز خوبه تو ماهی قرمز داری، من سگ درون دارم گاهی اوقات(اعتراف صادقانه)

: )))))
منم دارم خب ! ماهی قرمز یک بخشی از منه ... آسیبی به سگ درونم نمی رسونه که :دی

غزال 1393/12/20 ساعت 07:23 http://15421542.blogfa.com

مگهان!!!!حاله اینروزهای تو چرا دقیقا شبیه زمانه دانشجوییه منه؟!!!تمامه این فراموش کردنا...حالو هوا...منو مینریسی دختر...زمانیکه 22ساله بودم..

ای وای غزال ...
نکنه با خوندن اینجا پرت شی به اون روزا و نتونی به حالت برسی ؟
چی بگم واقعاً ... من اصلاً و ابدا فراموشکار نبودم !

pari 1393/12/20 ساعت 07:21

خوش بگذره عزیزم...
من دیروز رفتم توو یه مغازه قیمتیه چی رو پرسیدم.بعد 1مین بعد دوباره قیمت همون رو پرسیدم.بعد یادم اومد قبلا پرسیدم.
بدون که تنها نیستی.من یه تنگ پر از ماهی قرمزم
سوییچ ماشین رو که یادته؟

: )))
پری !!! از دست تو ... سوییچ ماشین البته خیلی طبیعیه که تو کیف گم شه :دی
از بس تو کیفمون چیز میز داریم : ))) :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد