مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

امروزم روزم بود و می خواستم برم برا خودم کادو بخرم، ولی عمه داره میاد اینجا و خب نمیشه

از مرداد به این ور فقط یک بار تونستم به قصد خرید خونه رو ترک کنم، از مرداد به این ور نتونستم برم آرایشگاه و ابروهامو تمیز کنم، از مرداد به این ور همه ی وقتای خالیم مال خونه ی عمه اینا شد.


من 6ماهه یه مانتوی ساده ی تیره و راحت می خوام. واقعا دارم از غصه دق می کنم برای این همه کم آوردن وقت... حتی نتونستم برم به چوپان تبریک تولد بگم(اون انتظاری ازم نداره واقعا)... گاهی تو این شرایط دلم می خواد تمام دوستامو برای مدتی حذف کنم و دوباره به زندگی برگردونم. خیلی بدم میاد از این مدل دوستی که انگار برای هیچ چیز ذوقی ندارم و براشون هیچ ارزشی قائل نیستم و وقتی ندارم و ... ابلهانه شده همه چی

دوس دارم از خجالت آب شم.
 

بهسا دوست عزیزم اومده بود رشت و من نتونستم ببینمش چون نصف روزی که رشت بودیم تو کارگاه به معنای واقعی کلمه داشتیم می دویدیم و نصف دیگه ش رو انزلی بودیم. الانم مادرش رشته و من نتونستم برم چند دقیقه حتی(!) ببینمشون چه برسه اینکه بخوایم دعوتشون کنیم و ... ضمن اینکه مامانمم همش نیست و اگرم هست ناراحته و گریه می کنه و چت هاشو با دوستش می خونه و ... خیلی کلافه کننده شدم، لطفا خواهشا منو ببخشید بچه ها، بخاطر تمام کم کاری ها و بی مهری هام که از عمد هم نبوده

نظرات 8 + ارسال نظر

اره همونم:)
داشتم بسته بودم باز کردم تازه

این هفته تموم شه میام می خونمت ننه جون

آسوکا 1395/09/18 ساعت 11:00 http://asooka.blog.ir/

ایشاالله شرایط اکی میش
همیشه این اتفاقا و گذر ازشون و کم کردن ناراحتیای بعدشون سخته :)

آسوکا؟ من قبلا خواننده ت بودم عزیزم؟

م 1395/09/17 ساعت 21:29

ایشالا همه‌چی بهتر میشه ...

ایشالللااااا ؛)

بهسا 1395/09/17 ساعت 11:48

مگی عزیزم
میشه خواهش کنم اصلا خودتو بابت این موضوع اذیت نکنی؟
من که می شناسمت دختر خوب و می فهمم چقدر گرفتاری و باورکن هرگز چنین توقعی ندارم.
بقیه دوستان رو نمی دونم ولی لطفا بابت من اصلا ناراحت نباش، باشه؟

من واسه تو بمیرم آخه؟!
نگفتم بیای اینا رو بگی بخدا بهسا

Rima 1395/09/17 ساعت 10:54

خدا بهتون صبر بده مگی جان
این شش ماه سال که روزها کوتاه میشه،کارها هم بیشتر میشه
بیصبرانه منتظرم آخر هفته دلی از عزا در بیارم و بخوابم
تولد چوپان مبارک

ممنونم ریمای عزیزم...
خیلی خیلی کارا بیشتر میشه، موافقم
وااای جای من هم بخواب، من باید خواب رو به هفته ی بعدتر موکول کنم.
تولدش مبارک من؛)

عزیزم مطمئن باش برای دوستات قابل درکه
خودتو اذیت نکن

باعشه شهرزاد جانم، تو هموووون شهرزاد خودمونی؟
بلا وبلاگم داشتی رو نمی کردی:))؟

zahra 1395/09/16 ساعت 18:21

مگهان جان دختر خوب میشه انقد خودتو سرزنش نکنی تو به دوستان مجازی و غیر مجازی هیچ بدهی نداری ،روزهای سختی بهت گذشته هیشکی ازت انتظار نداره ،درسته همه ماها دوست داریم شاد باشی و حال دلت خوب باشه ،ولی خواهشا انقد به این چیزا فک نکن ،توقعت و از خودت در حد متعادل نگه دار عزززیرکم . همینکه با همه اتفاقهای تلخ سعی میکنی اطرافیان و شاد کنی و غمتو پنهان ،یعنی تو خیلی دختر خوبی هستی .امیدوارم زندگی هرچه سریعتر بهت لبخند بزنه از این لبخندای واقعی و همیشگی.

چرا این همه خوبین آخه شماها؟
هعی...
:*

:) 1395/09/16 ساعت 17:48 http://my-netbook.blogsky.com

روز دانشجو رو بهت تبریک میگم

ممنوووونم :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد