مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

چه عنوانی برای از غم نوشتن؟

به آخرین دیالوگ رد و بدل شده ی بینمان نگاه کردم.

اشک ریختم

.

.

.

لبم را گاز گرفتم و باز...

اشک ریختم

.

.

.

قلبم فشرده تر شد و ...

با تمام قلبم اشک ریختم. 


+ امام حسین خودت مرهم تمام قلبهای زخمی باش

نظرات 2 + ارسال نظر

دلت‌آروم بچه ! صبوری کن !

+ توی چالش لیوان کاغذی ت نشد که شرکت کنم ! ولی امروز ایستگاه صلواتی ایی رو دیدم که چای میداد‌توی همین لیوان کاغذی ها و به یادت برداشتم و بهشون گفتم دختری هست به اسم مگی ! که لیوان کاغذی میده به ایستگاه و با لهجه ی عربی و‌روی خندان گفتن مگیع؟ گفتم بله !
و همین قدر غلیظ :)

هاع
اسم حقیقیم رو می گفتی عزیز دل
اسم من بسیار عربیه می دونیش که...
آخ ممنونم ازت لبخند به لبم نشست.

هانی 1395/07/20 ساعت 23:22 http://www.hanihastam.blog.ir

آدم ها هیچ وقت تمام نمی شوند...

...
اون شد، خیلی زود تموم شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد