مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

مرگ خیلی نامرد است، دوستش ندارم.

روز زن بود، هانی وارد خانه شد غمگین از دیرکردنش و گفت حامد اصرار کرده شام ببردشان بیرون...دو گل دستش بود، بغلمان کرد، یکی را به مامان داد و یکی به من و خواهرم... گفت اینها از طرف حامد است، از این به بعد هر سال می رویم از گل فروشی محبوب حامد برایتان گل می خریم... 

و همان شد، حامد چند ماه بعد آن روز برای همیشه از دنیا رفت و گل روز زن شد آخرین گلی که برای خواهران و زنداییش گرفته بود، به همین راحتی گذاشت و رفت، برای همیشه رفت...

نظرات 4 + ارسال نظر


خدا بیامرزدشون

الهی آمییین

مرگ بی رحمه....
بی رحم...
ولی فکر کنم آدم ها کنار خدای عزیزشون آرامش بیشتری دارن... هرچند ما میمونیم و غمِ نبودنشون...
خدایش رحمت کند...

خیلی بی رحم تر از چیزی که فکرشو می کنی
تا وقتی حامدو از دست نداده بودیم فکرشم نمی کردم اینقدر عمر آدمو کم کنه و جون آدمو بگیره رفتن کسی........

ریحانه 1395/08/16 ساعت 08:23

عزیززززم
متاسفم دوستم
خداوند قرین رحمتش کنه الهی
صبر برای شما و خانواده محترمش ارزومندم.
زین پس روز زن تداعی کننده ی گل یادگاریست از طرف مهربان دلی برای شما تا ابد

...
تا ابد، ای کاش بود امسالم.. حتی یه سال بیشتر بود.

:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد