به هر حال هر آدمى یه صیادى براى خودش داره دیگه...
+ ترک اعتیاد
یجوریمه که نمیدونم چطور شرحش بدم، فقط میدونم حس آدماى معتادى رو دارم که در تلاشن براى ترک و هى تنشون درد مى کنه و خسته شونه :(
حدوداً یه ماه پیش که اوج فشار کاریم بود به همکارم گفتم میدونى؟ به قول خودت حالا شوهر و دوس پسر درست درمون پیدا نمیشه، بخوادم بشه اگه تو رو بپسنده سلیقه ش این بوده که یه زن اینجورى داشته باشه، آدمى که مدام سر کار باشه، برای پول بجنگه، با کلی آدم سر و کله بزنه... هویتت یجورایى میشه همون سخت کوش بودنت در کار...
گفت برو بابا! چه ربطى داره؟! اما من هنوزم نظرم همونه که بود. هنوزم فکر میکنم خوشحالم از تنهاییم و میدونم آدم همیشه کارمند بودن نیستم.
+ خرداد ۹۸ این پست رو از لابهلای چرکنویسها در آوردم و خوندن دغدغهی اون روزهام برام جالب بود.