حس خوب یعنی ...
محل تولد علی خدا رو دیده باشی ، اون هم در چنین ماهی ...
+ رمضان هفت سال پیش ، بهترین و سخت ترین رمضان عمرم رو تجربه کردم . روزه ، طواف دم ظهر و تشنگی تا پای مرگ .............
+ نه می دهد دلم رضا که بگذرم ز عشقت ، نه طاقتی که در رخ تو بنگرم من ...
+ التماس دعا گفتن ها تکراری شده ، توصیه می کنم یک صفحه از نهج البلاغه رو در چنین شب هایی بخونیم ...
پسر کی این همه بزرگ شدی ؟
تو همونی هستی که یه روزی کتونی تازه خریداری شده م رو پوشیدی و با ذوق گفتی انداژه شت ، انداژه ! خب فک می کردی همین که پات بره توی کتونی من یعنی اندازه ت شده.
حالا امروز من به تقلید از تو کتونی خوشگلتو می پوشم ، بالا پایین می پرم و میگم اندازه ست ، اندازه ! و تو بهم می خندی و آه می کشی از ته قلبت... میگی مگهان من اون کتونی تو رو خیلی دوس داشتم .
+ تو هنوز یادته اون کتونی رو ...... اصلا انگار دوست داشتنی ها هیچ موقع از بین نمیرن . باید بمونن و تبدیل شن به یه حسرت شیرین !
+ 18 تیر 81 زیباترین تاریخ زندگی منه . حتی اگه روزی خودم تاریخ های زیبایی تو زندگیم داشته باشم .
+ ما عاشقانه ، پا تو کفش هم می کنیم .
سوییچ ماشین رو گذاشتم جایی که مشخص شه دیگه نمی خوامش ، واقعا نمی خواستم پامو تو اون ماشین بذارم . تصمیمم قطعی بود ... به قول یکی از دوستان مثل فیلم ایرانی ها !
خواهرم ، همان دختر روسه! زنگ زد . حالش خوش نبود و گفت برم دنبالش ...
+ هر تصمیمی بگیرم ، همه ی عوامل دست به دست هم میدن که نشه !خدا هم شوخیش گرفته با من ... :)
گاهی مشکل با ماشین بهتر ، ماهانه ی بیشتر و انواع باج ها حل نمیشه . باید مشکل ریشه ای حل شه .
+ خدایا کاری کن بتونم ببخشم امشب ، همه رو ...
جای یک ربع تو حموم و زیر دوش موندن ، دوش 5 دقیقه ای بگیری و بدونی که قدمی به سمت بهتر بودن برداشتی ...
+ از حالا وضوم رو با کمتر از یک لیوان می گیرم .
+ و هرکی میره حموم بعد از 7 دقیقه تذکر جدی میدم که بیاد بیرون :دی
+ لطفا شمام قدم در این راه بردارید دوستانم ، خب ؟!
بعضی از امتحانات هستن ، که سرنوشت سازن ...
مثل امتحانی که من این روزها پس دادم و هم چنان بهش دچارم ...
مثل امتحانی که دقایقی بیشتر بهش نمونده و تو باید بری به جنگش ...
+ آرزوهات که تموم میشن ، همه دنیات میشه نشستن و خوندن دعا و قرآن برای عزیزهات ... خودت که موفق نبودی ، کاش دیگرونت موفق باشن تا بتونی بهشون افتخار کنی :)
تصمیم هایی که گرفتم و عملی نکردم ، زیاد شدن ...
باید خیلی زود تک تکشون رو عملی کنم .
+ روز بدی که نه ، روز شخصی خیلی بدی داشتم .
+ خدا تحقیر کنندگان را دوست ندارد .
+ خدا مشاوره بده های بی جیره و مواجب را زیاد دوست دارد .
+ من از حالا یک مگهان کلیری دیگرم . درد داشت این تغییر ولی ارزشش رو داشت
+ من انرژی جواب دادن به کامنت ها رو ندارم ، پس اگه دوس دارین حتما جواب بدم ، کامنت نگذارید .
+ از کامنت های بیا منو بخون خصوصی خیلی شاکی میشم. تو وبلاگ فلانی دیدیم بودی ، تو برای دیگران هر روز کامنت می ذاری و این قبیل ها مو به تنم راست می کنه .
باعث شدی تو دلم به بابام توهین کنم ، تو دلم سرش داد بکشم .
تو باعث شدی ...
نمی بخشمت ...
خودتو نبخش ...
+ من هرگز تو دلمم به پدرم توهین نکرده بودم . هرگز ...
+ یادم باشه که هرچقدرم عاشق بچه بودم ، اگه روزی متاهل شدم ، بیش از یک بچه به دنیا اضافه نکنم . ساپورت کردن چند بچه تو این دنیا واقعا سخته ...
+ بارها مادرم سعی کرده خونواده ی پدرمو خوب جلوه بده ، اما هرگز موفق نبوده ! راستی هیچ زنی رو به اندازه ی مادرم با گذشت دربرابر خانواده ی همسر ندیدم.
همیشه با خودم فکر می کنم چطور واژه سازی اتفاق میفته ؟خب نظرات مختلفی هست درباره ی چگونگی نام گذاری رو اشیا ، افعال و کلا پدیده واژه سازی ... چیزی که مهمه این نیست .
نکته ی جالبی که برام وجود داره اینه که چقدر به سرعت یه واژه میتونه بین اجتماع جا بیفته بدون ثبت در هیچ دیکشنری رسمی ای حتی !
نمی دونم یادتون میاد یا نه ؟ یه آقای کردانی بود تو دولت پیشین خوش پوش هم بود اتفاقا و وزیر چند میلیاردی !!! که مدرک ساختگی از دانشگاه فلان داشت ...
ایشون باعث کلی ماجرا شدن تو کشور ما اون روزها و تو همون تب و تاب بود که یک واژه ی جالب ، از فعلی که آقای کردان انجام داده بودن ساخته شد ,کردان شد ریشه ی جالبی برای واژه سازی . یک استاد زبان شناسی بزرگ می گفتن که اتفاقا این واژه کاملا هم سر زبون همکارهای بلاد کفری افتاده و معانی مختلفی داره ، گفته می شد که در Urban dic هم این واژه ثبت شده . بعدتر گفته شد حذف شده و حالا هرچه... مهمش اینه که این واژه به همین باحالی و در عرض مدت کوتاهی ساخته شد! با ریشه ی فارسی از نام وزیر دروغین ایرانی !!!
Kordanization , Kordanification , kordanism
حالا برسیم به معانی :
1. گرفتن مدرک دکتری بدون داشتن مدرک لیسانس !
2. فرد مهمی شدن (مثلا وزیر) با ارایه ی مدرک قلابی
3. ت.ج.ا.و.ز ج.ن.س.ی به افراد زیر 18 سال !!!
خلاصه ی مطلب اینکه دوستان واژه به همین راحتی و خوشمزگی ساخته میشه در همه ی زبون ها ، جدای از لون وردز یا همون واژگان قرضی که همه ی زبان ها دارن و روز به روز بهشون اضافه میشه ، این واژه سازی های یهویی رو هم اضافه کنیم می بینیم چقدر یادگیری یک زبان ، فرآیند پیچیده و البته جالبی داره .
چند چیز مرتبط با زبان هست که مدت هاست می خوام ازش بگم و نمی گم ، اما کم کم انگار دوست دارم که بگم . یکی دو بار تو کامنت های بچه ها در وبلاگ خودم و چندین بار در وبلاگ دوستان متوجه شدم که دوستانی که زبانشون در سطح خوبیه ... واژه of رو آف تلفظ می کنن ، در حالی که این واژه کاملا متفاوت از off هست .
تلفظ درستش Av هست دوستان ! و تلفظ کنید f رو :)
دوم تلفظ واژه ی Management هست ، که ما مدام این روزها ازش استفاده می کنیم و به غلط منیج منت اداش می کنیم . در حالیکه منجمنت درستشه . نباید اون وسط Age تلفظ کنیم .
+ چون این دو مورد رو به کرات شنیدم گفتم اینجا بنویسم بلکه دو سه نفری اصلاح کنن تلفظشون رو ؛) :دی