مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

تولد با تو

الکى الکى یکى از آرزوهام بر آورده شد، یعنى دو تا...

یکیش تولد کنار دریا بود و اون یکیش اینکه کسى بیاد جلو در کارخونه و زنگ بزنه بگه: "من پایین منتظرتم"


+ تولد با تو خیلى میچسبه، با همین تو که میاى دنبالم و میگى خیلى وقته پایین منتظرمى... همین تو که اینقدر دل آدمو گرم مى کنى با بودنت

نظرات 2 + ارسال نظر
پرستش 1396/12/27 ساعت 15:10

انشاالله ک همش براورده بشـــه!

ان شالله

گلاویژ 1396/12/27 ساعت 04:05 http://shade.blog.ir

اولین تولدِ کنار دریایی که تجربه شو داشتم امسال بود که ساعت 8صبح رفتم کنار دریا و 21سالگیمو تحویل کردم :)
کیک هم نداشتم از مغازه کیک تاینی خریدم با این شمع ها که تو شمع زنی محرم روشن می کنن :دی
خلاصه که تولد حزینانه و در غم پیچیده و در سکوت تنیده ای بود

:)))
تولد قشنگى بوده اتفاقاً به نظرم
ما هم تولدمون همراه با سگ لرزهاى فراوان بود رو به دریا...

اونقدر باد شدت داشت که نشد شمع روشن کنم و فوت کنم حتى... خدا رو شکر که تونستى همون شمع شام غریبانو روشن کنى و فوت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد