مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

براى هم کتاب بخوانیم.

ما وقت هاى سحر رو غنیمت می شماریم و براى آقا هانى محترم کتاب مى خونیم، ابتداى امر قرار بود کتاب "شما که غریبه نیستید" آقاى مرادى کرمانى عزیز رو بخونیم و هر شب ٢ فصل... 

اول آقا اصرار داشتن من زحمتم میشه، خودشون کتاب هاشون رو مى خونن و لازم به همکارى من نیست، بعدتر پشیمون شدن و فکر کردن شاید تجربه ى خوندن دو تایی جالبم هست اتفاقا! 

اینطورى شد که ما دیشب فصل ١٢ رو خوندیم و آماده ى خواب بودیم که کتاب دیگه اى تو دامنمون گذاشتن و لم دادن روى تخت "مگى اینم بخون، یه فصل فقط" اگر دوست داریا

منم شروع کردم به خوندن و یه جاهایی داشت خوابم می برد که ازش پرسیدم ادامه بدم؟ مشتاقانه گفت آره آره

٣ فصل که خوندم اعلام کرد بهتره بخوابیم، وقتى ازش خدافظى کردم بیام تو اتاقم بهم گفت فردا ادامه ى اینم بخونیم؟ اینم شبی دو فصل! سرتونو درد نیارم چنین شد که چنان شد. خیلی هم خوب، من راضیم از وضع پیش آمده

حالا کم کم شبی یک ساعت با هم کتاب مى خونیم.


+ شما حق دارید بپرسید که چرا براى یه پسر نزدیک به ١٥ سالگى کتاب مى خونم! دلایل مختلفى داره و یکیش نزدیک شدن به هم و خاطره ساختنه 

دلیل بعدیش که جرقه ى این جریان تو ذهنم بود از این قراره که اخیرا برادرک ما کمتر تمایل به خوندن کتابهاى داستان داره و بیشتر گرایشش به سمت شعره و من واقعا شعر رو براى این سن مناسب نمی بینم، اینجورى هم باعث شدم کتاب داستان هاى کتابخونه ش خونده بشن، هم بی اینکه بدونه روزهاست که وقتى براى خوندن شعر نداره! 

+ کتاب جدیدی که مى خونیم بسیار جالبه، با اینکه هانى براى خودش مردى شده اما هنوز براش جذابه انجام آزمایش ها و حسابی علاقه نشون میده

+ کتابهاى خونده ى هانى کلى از کتابهای خونده ى من بیشتره و اطلاعاتش هم...:)

+ من برم که یه روز شلوغ در پیش دارم انگار ان شالله:) 

نظرات 10 + ارسال نظر
*زهرا* 1396/04/06 ساعت 18:51

شما ک غریبه نیستید عالیه ... خیلی دوسش دارم خیییلی... هوشو... روستای سیرچ... وای عالیه

سیرچ قشنگ برفیییی
هوشوووو

آناهیتا 1396/04/02 ساعت 04:06

نوبتی بخونید هم بامزه میشه ها :) نوبتی، یکم اون یکم تو.
به اعتماد بنفس و روخونیش هم کمک میکنه

اصلا راضى نمیشه بخونه 
از اول اولش قصد من این بود که اون بخونه، ولى حق ندارم مجبورش کنم، باید خودش دلش بخواد

مرجان جنتی 1396/03/31 ساعت 08:29

سلام
می خواستم لینک سایت های ما رو هم تو قسمت پیوندها بزارید
ما امکان تبادل لینک نداریم

هزینه اش چقدر میشه؟

امکانش هست سایتتون رو برام بذارید؟

شقایق 1396/03/30 ساعت 19:07

منم کوچیک تر که بودم برای مامانم کتاب میخوندم.
نه که نخونده باشدشون قبلا.
فکر کنم میخواست من کتابای خوب بخونم.
و اینکه الآن بعد شاید 10سال هنوز خاطره ایه که دوست دارم برای همه تعریف کنم.:)
تشویقش کن خودشم برات بخونه لطفا:)

خیلی ازش خواهش می کنم بخونه برام...
هیچ رقمه راضی نمیشه
چه خاطره ى قشنگى شقایق، آفرین به مامان خوبت

مرجان جنتی 1396/03/30 ساعت 16:28

با سلام
من دو تا لینک متنی در قسمت پیوندهای بلاگتون می خوام
ادرس سایت ها:
http://daftareshoma.com/
http://top-packs.com/
هزینه اش چقدر میشه؟

سلام
من متوجه جریان نشدم واقعا

بهسا 1396/03/30 ساعت 08:14

خب حرکت فرهنگی قشنگیه و قدر این لحظه ها رو بدونید خصوصا تا قبل از اینکه بره دانشگاه
کلا هم کتابای مرادی کرمانی شیرین هستن خصوصا این یکی که زندگی خودشه

مربوط به پست رگ خواب: عه من که همش منتظرم اینجا بیارتش خصوصا با اون تیزر و کلیپ صدای شجریان خواستنی!
ینی خوب نیست پس؟؟

بهساى عزیزم!
خیلییی قشنگ

ما هم خیلی منتظر بودیم و ساعات اولیه ى اکرانش خودمونو بش رسوندیم، خیلی ها دوسش دارن نگران نباش

هانی 1396/03/30 ساعت 07:19 http://hanihastam.blog.ir/

منم جز اون 90 درصدم! ولی هدیه دادم این کتابو!!

خوش به حال هانی!
#نیازمندی_ها

:))))

دلژین 1396/03/29 ساعت 17:00 http://delzhin.blog.ir

ای داد
۱۵ سالشه ؟؟؟
من رو ۱۷ حساب کرده بودم مگیییی‌‌‌‌‌...
این یعنی ۲ سال صبر بیشتر... تا بشه ۱۸ سالش دستش و بگیرم ببرمش محضر
:))

تو رسسسمااا دیوونه اى

چقدر عالی واقعا:)
من خودم شماکه غریبه نیستید رو نخوندم :دی (عرق شرم)

احتمالا ٩٠ درصد بچه هاى اینجام نخوندن
چرا شرم؟

خوش به حال هانی با داشتن همچین خواهری

لطف دارید ولی خیلی جاهام بد به حالشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد