مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

اى کاش دارویی برای فراموش کردن خاطرات خاص وجود داشت.

خوب یادمه، ١٤ ساله بودم که حبیب و محمد محبوب ترین! هام شده بودن و یادمه تو کوچه پس کوچه هاى خیابون صفارى رشت، یه سى دى طلایی کپی از آهنگ هاشو از سمیرا هدیه گرفتم. 

یادمه، یادمه، یادمه... 


+ راس راسی ١٢ ١٣ سال از اون روزها گذشته؟ عجب... عجب... 

+  ١٠ سال بعد اون بود که من یه جایی دوباره با شنیدن اسم آهنگ حبیب اونم در جایی نا مرتبط لبخند به لبم نشست. هى رفیق! هیچ وخ یادمت نمیره، هیچ وخ


نظرات 3 + ارسال نظر
مری 1396/03/23 ساعت 15:49

هفته ی پیش سر مزار حبیب بودم
چه ارامشی
خوش به حالت نزدیکته می تونی بری هر وقت بخوای

٣ساعتى فاصله داره از خونه م مری...
منم خیلی اهل رفتن سر مزار آدمها نیستم، بدیمه دیگه...
بیشترین جایی که رفتم قبر بابای مامانم و بعد حامد بوده

Maryam 1396/03/23 ساعت 12:37 http://doshize.blog.ir

سلام
روح حبیب شاد ، من ایشونو نمی شناختم ولی از غم مردم فهمیدم گوهری بودند که ملت از کف دادند
روحشون شاد

ختم قرآن گذاشتم برای طلب مغفرت و ایمنی از گناه اگر دوست داری شرکت کن ، به صورت جزء نیست به صورت سوره ست
مرسی

سلام
نمی دونم بگم که چه خوب نمیشناختی یا چه بد؟
روحشون شاد واقعا...

متاسفم که نمیتونم شرکت کنم، تو ختم قران خودم خیلی عقب موندم:(


خاطرات خاص باید خاص بمونن

:) هوم واقعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد