امروز داشتم به استادم میگفتم وقتی با فلانی می رفتیم سمت کوه قاف چه اتفاقی افتاده، بهم گفت چرا ماجراهای جالب همیشه تو ماشینی که تو نشستی رخ میده:)))))؟!
قرار شد موقع برگشت با اساتید برگردم که حوصله شون سر نره:دی
من وقتی استادم باهام زیاد صمیمی میشه حس می کنم نکنه ناراحت شه فک کنه بهش توهین می کنم :D والا بخدا کاش ما هم از این استاداهی شما داشتیم :D
آررره منم منم... بعد به جایی رسیده میگه هومن صدام کنید خانوم ر!!! یعنی اینقدر خلم که به اسم کوچیک صداش کنم:دی؟ البته استادم خانومِ خیلی ماهی داره و همیشه باهامونه؛)
من وقتی استادم باهام زیاد صمیمی میشه حس می کنم نکنه ناراحت شه فک کنه بهش توهین می کنم :D
والا بخدا
کاش ما هم از این استاداهی شما داشتیم :D
آررره منم منم...
بعد به جایی رسیده میگه هومن صدام کنید خانوم ر!!!
یعنی اینقدر خلم که به اسم کوچیک صداش کنم:دی؟
البته استادم خانومِ خیلی ماهی داره و همیشه باهامونه؛)
یاد دوران مدرسه افتادم، که اتفاقات جالب همیشه تو کلاسی که ما توش نبودیم رخ میداد :)))
وای آره، ولی از دبیرستان که گذشت هر چی خوبه اونجاییه که من هستم:دی
عزییزم..همیشه بشادی و مستی باشه
ممنونم که هنوز هستی نل...
لبخندات خیلی خوبه:) میدونی؟
چه اتفاقی افتاده؟ :کنجکاو
:)))))))
نمیشه بگم:دی
در راستای کنجکاو تر سازی:))
تازگیا خیلی کم حرف و ساکت شدی مگی
چرا؟
نمیدونم خودمم، شاید یطوراسیم میشه؛)
کمک مگی
ایمیلتو چک کن
چک کردم حاجی، حالا نوبت شماست چک کنی؛)
ایشالا که خیره