مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

مستىِ مشروع...

شاید بهار بود اولین باری که عاشق شدم...  شاید...



+ هیچ مستى مشروعى قشنگ تر از نشستن ساعت ها روى سجاده هست؟ 

باور کنید من از این ادا در بیارها نیستم، من مومن نیستم، اما به خودش قسم هیچ حسى برام خوشایند تر از این حس نشستن روی سجاده نیست... آخ نگیریش ازم خدا، نگیریش

نظرات 6 + ارسال نظر
آسوکا 1396/01/28 ساعت 13:26 http://asooka.blog.ir/

مگی جان
من اعتکاف بودم دانشگاه
نمیدونستم شرایط اومدنشو داشتی یا نه
اما الان که فک می کنم میگم کاش بهت می گفتم بیای
خیلی دعات کردم . . .
سال دیگه حتتتتتتما بیا
حتما دانشجویی
خیلی خیلی خیلی جات خالی بود

عزیییییز دلم
آسوکای دوست داشتنی... تو از کجای این دنیا پیدا شدی؟
اینقدر خوب و اینقدر ماه؟
سال دیگه اگر زنده بودم بهم بگو، شاید بهانه ای باشه برای بهتر شدن...
آخ که تو هم یکی از دارایی های این خونه ای، یه دارایی خوب که جاهای زیارتی یادم می کنه

ارغوان 1396/01/25 ساعت 20:01

نوش جونت

وای ببین کی اینجاست... خدای بزرگم

هبه 1396/01/25 ساعت 14:25

بهار بود ۲۳ فروردین شروعش بود

:)
بهار همیشه همینه... بهار خوب بلده آدما رو گول بزنه
من یک بار دیگه از همین بهار خوردم؛)

تازه دقت کردی آدم اصلا زمان را نمیفهمه
انگار از این جهان خارج میشی

واقعا تیلو واقعا

طلوع ماه 1396/01/21 ساعت 13:34 http://mmnnpp.blog.ir

ای جان
چ خوب گفتی.مستی مشروع...

هوووم

بانو(: 1396/01/21 ساعت 06:38

ی دل ک تنگ ی مگی شده(:

یه مگی که تا الان تو وب بانو بوده ؛)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد