مدتها پیش وبلاگ بنده ی حقیر یک خواننده ای داشت به نام باباشاه، اگر اشتباه نکنم. ایشون مگی رو مهندس(!)خطاب می کردن... و چون اینجا دنیای مجازیه بنده فارغ از اینکه بدونم ایشون استاد هستن! ایشون مدیر فلان بخش هستن! ایشون آقای ٤٥ساله ای هستن مثلا، بی هیچ درنگی بهشون گفته بودم مهندس برای من فحشه و اینطور خطابم نکنید:دی
حالا بعد مدتها دوباره کسی من رو خانم مهندس خطاب میکنه، مهندس! و من روم نمیشه بهش بگم چقدر از این کلمه بدم میاد و اینجوریاس که با خودم فک می کنم کاش تو دنیای واقعی هم میشد اینقد راحت بود
اگه من می تونستم تو دنیای واقعیم اندازه دنیای مجازیم راحت باشم خیلی از مشکلاتم حل میشد
دل منم براتون تنگه مگهان... خیلی...
منم... باور کن... خیلی
راحت بودن از خوبی های این دنیای مجازی هست
چرا بدت میاد؟ من ذوق میکنم بهم میگن مهندس:)
سلام چقد به دل نشست جملتون
راحت باش مهندس
تیک ایت ایزی!
دنیای مجازی واست سمه پس!
زندگیتو همینجا شکل دادی!
اونور تمرین کن همونجوری ک دوست داری زندگی کردن رو مهندسسسسس
سلام مگی جونم خوبی عزیزم
دیدم یاد قدیما کردی گفتم منم بیام :))
عه بلوییش!
عه بابا شاه!
عه نسرین!
تی فیدا :)
دکتر چی؟:)) دکتر بگیم بهت؟:))
سلام مگی جان
چند روز پیش که تو فرودگاه بودم برم مشهد
یکیو دیدم
همش حس می کردم تویی! نمیدونم چرا!
ولی خب همون باعث شد خیلی تو حرم اما رضا یادت بیفتم و برات کلی دعا کنم.
ایشاالله تو سال 96ت دیگه مشکلی نباشه،غمی نباشه،غصه ای نباشه و همیشه و همیشه بخندی :) اینجوری :D
(این پیام خصوصی است)
سلام مگهان..
معرفی میکنم:
مگهان..بچه ها
بچه ها...مگهان
مگهان...وبلاگ مگلاگ
وبلاگ مگلاگ...مگهان
^_^
خوبی توو؟؟؟دلمون ( . ) شده بود دخترم
سلام نل:))
چقدر دلم برای همه تون تنگ شده آخه
عه
بلوییش!!!
چه قدر آشنای قدیمی اینجاست...
میبینی چه اعجازیه حضور بچه های قدیم؟ زنده م کرد اصلا دیدن اسمش
عه
آره!
باباشاه
الان کجاست؟
دیگه ازش خبری نیست...
تو هم یادته بابا شاهو؟
هیچ وقت فراموشش نمی کنم به چند دلیل شباهنگ
یکیش اینکه من بچه بودم می خواستم بگم بابا جون! میگفتم باباشاه!!!
دیگه ازش خبری نیست، فک می کردم هم دانشگاهی شما بوده باشه
مگی...
هعی
یه مدت بود حس می کردم چه دلم برات تنگ شده بلوییش