مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

مشهور بودن یا نبودن! مساله این است.

میگم گاهی فک می کنم فلانی(1) چرا از فلانی(2)جدا شد؟

فلانی(1) که در حد خودش کار خوب و با پرستیژی داشت، بسیار خوش خلق بود، تحصیلاتشم که بیش از این نمی تونست باشه تو این سن! شرایط مالیشونم که خیلی از قشر متوسط جامعه بهتر بود و ماشین های لوکس اگر نداشتن ماشین بدی هم زیر پاشون نبود و بالای سیصد تومن قیمت ماشین هر کدومشون بود، واقعا برای یه آدم 28 9 ساله بیشتر از این یکجورایی ناممکنه... 

همه ی حرفامو گوش میده و میگه گفت که بهت، خودش گفت، اون عاشق شهرت بود و شوهرش هیچ کجا اونقدری که باید شهرت نداشت. فلانی(2) خودش میگه همسر سابقم خوش رو ترین، دست و دلباز ترین و بهترین دوستی بود که میشد داشته باشم ولی من همیشه فکر می کردم اونم عین من دنبال شهرته که نبود، اصلا درک نمی کرد شهرت چه لذتی داره. خلاصه عجیب ترین طلاق فامیل ما بخاطر مشهور نشدن پسرمون اتفاق افتاد... هیچ وقت هضم نشد برام، هیچ وقت 


 

 نمی دونم چرا، ولی نمی خواستم این بخش توی پست جلوی چشم باشه... پس تو ادامه ی مطلب نوشتمش!

چند وقت پیش  یکی از آشناهامون تماس گرفت و پیشنهاد داد با آدم مشهوری(!) بریم بیرون، یعنی این آدم دعوت کننده مدیر برنامه ی یه آدم مشهوریه(بهتره بگم کلی آدم مشهور) و از این رو قصد داشت ما رو با کسی آشنا کنه و هیچ دلیل خاصی هم براش نداشت. 

صرفا میگفت بریم بیرون و گیلان گردی، من خیلی فکر کردم و متوجه شدم برای من هم(!) شهرت آدمای دور و برم جذابه، چون اگر جذاب نبود دیدن اون آدم مشهور اصلا به پیشنهادش صدم ثانیه ای هم فکر نمی کردم! هیچ وقت مایل نبودم خودم آدم مشهوری باشم، هنوزم نیستم واقعا، ولی انگار منم خوشم میاد از رفت و آمد با آدم های این چنینی... بعد کلی تجزیه و تحلیل بالاخره در کمال ناباوری دعوتش رو رد کردم چون فکر کردم عواقبی میتونه داشته باشه که خیلی عواقب جالبی هم نیست.

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد 1395/11/08 ساعت 23:31

یعنی بعد از ازدواج یکی از دو نفر به شهرت رسیدن و به خاطر مشهور نشدن اون یکی از هم جداشدن؟...عجب!

نه دوست داشت شوهرش دنبال به شهرت رسیدن باشه به واسطه شغل و سرمایه ی خوبش:|

محمد 1395/11/07 ساعت 16:05

دو تا قسمت که بیشترجای سوال داره یکی اونجایی که نوشتید‌"همیشه فکرمیکردم اونم عین من دنبال شهرته که نبود‌" و سوال اینه که تا به‌ حال نپرسیده بودن واطلاعی ازاین موضوع نداشتن؟!
یکی دیگه هم اونجا که نوشتید‌"مشهور نشدن پسرمون‌"یعنی شما فامیل آقای داماد سابق! هستید؟

احتمالا فکر نمی کرد خودشم علاقه به شهرت پیدا کردن داره...
بله اون آقا فامیل ما هستن:)

امید میرزا 1395/10/29 ساعت 18:25

تربیت مدرس
افتضاح دادم

ای بابا...
ایشالا اشتباه میکنی و خوب میشه نتیجه!

امید میرزا 1395/10/29 ساعت 02:11

فردا امتحان دارم مثلا
تهرانم
خخ
اقتصاد ارشد

منظورم کدوم دانشگاه بودا :-"
انشالله هرجا هستید خوب و خوش و سلامت باشید!
امتحانم عالی بدید، عالی

امید میرزا 1395/10/28 ساعت 22:18

شانس من بود که اون لحظه دیدمش
دوران امتحانات و اثرات همون دوران که یکیش بیشتر گشتن وبلاگاس

:)))))))
چییی می خونی حاجی؟ تهرانی :/ :-"؟ چشمم روشن

امید میرزا 1395/10/28 ساعت 09:48

پستی که حذف شد
و الان اومد اینجا البته با اضافه شدن نتیجه
دنیا به کام مگهان

یعنی اینقدرررررر دقیق و آنلااااین؟
یا ابرفرض، بله پاک شده بود...

مرادی 1395/10/27 ساعت 23:32

میدونم کامنتای پست بالا بسته‌ست ولی باید اشاره کنم که هوای خوب امروز ، حواس من رو هم با خودش برد سمتِ به اصطلاح نداشته‌ها... یه‌جورایی فکر کردم که خاصیت این هوا این بود که ذهنِ آدم رو مشغول کنه ؛ برام جالب بود.

جالبه... ممکنه همینطور بوده باشه واقعا

پریسا 1395/10/27 ساعت 22:25

سکوت میکنم چون نمیدونم برام پیش بیاد چطوری رفتار میکنم

هوم منم نمی دونم دقیقا چه می کنم. حدودا میدونم ولی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد