مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی
مگلاگ

مگلاگ

مگهانِ :دی

عطرها، صداها و دست ها...

خونمون بوی پرورشگاه مژدهی میده، همیشه پرورشگاه همچو بوی عجیبی داشت. بوی شوینده ی عجیبیه شاید، یا بوی آشغالی که از دیروز تو آشپزخونه ی کوچولوی کارگاهمون مونده... 


+ من عطر آدمها خوب تو ذهنم می مونه، حتی بوی عرق آدمها رو از هم تشخیص میدم(البته اگه پیش بیاد که بوی عرقشون رو حس کنم)، من صدای آدمها عجیب تو گوشم می مونه اونقدری که می دونم وقت گفتن میم کمی تلاش می کنن مثلا یا حرف خ رو خیلی سخت ادا می کنن و خش دار و در آخر من دستهای آدمها رو خیلی خوب به یاد میارم، فرم دستها و حرکات دستشون... یادمه اولین بارهایی که با هم صحبت کرده بودیم به بابالنگ درازم گفته بودم عکس از دستهاش بده و این نشون از اهمیت بالای دستها برای من داره، خدا بیامرزه اون روزهای خوب و خیلی خوب رو

نظرات 2 + ارسال نظر
اذر 1395/06/27 ساعت 15:41 http://azar1394.blogfa.com

عروس روس ؟ خوب دیگه چون خارجی بوده اینجوری تحویلش میگرفتن والا اگه ایرانی بود .....

ایرانیه عزیزم، در گذشته جد و آبادی از روس ها داشتن که اومده بودن و مقیم ایران شده بودن :)
سپیدی پوست و زیباییش رو روسانه می دید

خوشم میاد ب خودم رفتی(((((:
ولی جدا از شوخی از ته دلم دعا می‌کنم قسمت دوم بخت و اقبالت چیزی متفاوت با اونی ک من تجربه کردم باشه،ان شالله ک ی روز هم ی زندگی پر از آرامش و عشق داشته باشی و مثل خودم بقیه ب تالاپ و تولوپای قلب برای همسرت بخندن و هم ی خونواده همسر عااااالی و معرکه داشته باشی ان شالله((:

ممنان بانو :دی
با ریفیگت نرفتی مشد؟
خیلی مچکرم از دعاهات مهربان دوهتور

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد